قبل از هر چیز باید یک نکته را مخصوصاً قید کنم و آن اینکه؛ موفقیت حامل مفهوم احساس خوب بودن نیز هست. یا اینکه موفیت فقط درآمد بیشتر و بیشتر نیست. یا اینکه موفقیت مطلق، پیشرفت در خصائل نیک انسانی است.
من احد عظیمزاده هستم. در 10 آذر 1336 در ده اسفنجان در شهرستان اسکو متولد شدم. هفت ساله بودم که پدرم را از دست دادم و یتیم شدم.
امکانات مالیمان اجازه نمیداد به مدرسه بروم و فقط پس از رفتن به کلاس اول مجبور شدم پشت دار قالی بنشینم و قالیبافی کنم. تا 13 سالگی روزها قالی میبافتم و شبها درس می
خواندم. چارهای نبود، وسع مالی ما جز این اجازه نمیداد.
خاک خوردم و زحمت بسیار کشیدم. در سال 2بار بیشتر نمیتوانستیم برنج بخوریم. یک بار روز 21 ماه رمضان و بار دوم شب چهارشنبهسوری. آرزو داشتم یا خلبان شوم یا پولدار و برای رسیدن به این آرزوها بسیار زحمت کشیدم.
کارم را با به دوش کشیدن پشتی و قالیهای کوچک و بردن آن از اسفنجان یا اسکو برای فروش آغاز کردم. در آغاز کار از هرکدام از آنها یک یا دو تومان (نه هزار یا 2هزار تومان) سود میکردم. پنج سال اینچنین سخت کار کردم. بسیار دشوار بود. اما پشتکار و اعتقاد به هدف با توکل به خدا تحمل سختیها را آسان میکرد. در 18 سالگی توانستم 20 هزار تومان پسانداز کنم، اما فشارها همچنان ادامه داشت تا اینکه مجبور به ترک تحصیل شدم.
غصه یتیمی چون باری سنگین به دوشم بود. (بغض میکند) یتیم هیچکس را ندارد. کارمند، کارگر، بانکی، کاسب و هرکس دیگری شب که به خانهاش میرود دستی به سر و روی بچهاش میکشد. اما یتیم این محبت بزرگ را ندارد. شبها، شبهای جمعه پاهایش را در بغل میگیرد و به انتظار مینشیند. در انتظار آن کس که دستی به سرش بکشد...
در این فکر بودم که سرمایهام را افزایش بدهم تا بتوانم کاری بکنم. میخواستم یک کارگاه فرشبافی راه بیندازم. سراغ پسرعموی پدرم رفتم و از او 20 هزار تومان قرض کردم و 60 هزار تومان هم از بانک وام گرفتم. سرمایهام شد 100 هزار تومان یعنی به اندازه یک تراول صد تومانی امروزی.
وقتی این پول دستم آمد تازه به فکر افتادم که چه بکنم. چه ایده جدیدی داشته باشم؟ ماهها فکر کردم. آن روزها چون انقلاب پیروز شده بود تا 2 سال به هیچ ایرانی پاسپورت نمیدادند. در این مدت فکر کردم و فکر کردم تا به این نتیجه رسیدم که با صادرات کارم را شروع کنم.
اما هیچ اطلاعاتی نداشتم. شنیده بودم آلمان مرکز تجارت فرش است. ویزا گرفتم و به هامبورگ رفتم و در یک مسافرخانه یا پانسیون مستقر شدم. به سالنها و انبارهای فرش آنجا سرزدم و با سلیقهها آشنا شدم. آنجا به من گفتند ثروتمندان برای خرید فرش به سوئیس میروند. ویزای 15 روزه سوئیس گرفتم و به ژنو رفتم.
زبان هم نمیدانستم. در یک هتل با تاجری آشنا شدم و او ایده اصلی را به من داد: فرش گرد بباف. در آن دوران در ایران فرش گرد بافته نمیشد و
کیفیت تولید فرش و رنگبندیها هم مناسب نبود. چای و قهوهام را خوردم و همان روز به ایران برگشتم.
به ده خودمان آمدم و ساختمانی اجاره کردم. دستگاه خریدم، با 10 درصد نقد و بقیه اقساط. ابریشم هم قسطی خریدم. انسان باید ریسکپذیر باشد و من هم ریسک کردم. با دست خالی و از هیچ.
شروع به بافتن فرش گرد کردم و چند نمونه که بیرون آمد سر و کله تاجران آلمانی پیدا شد و آنان به اسفنجان آمدند. باور میکنید یا نه؟ در اولین معامله 6.5 میلیون تومان نقد پرداختند و شش میلیون تومان هم چک دادند! آن شب از شدت هیجان نخوابیدم. احساس آن شب را خوب به خاطر دارم. سرمایه 100 هزار تومانی من که 80 هزار تومانش قرض بود در کارخانه اجارهای اینچنین سودی نصیب من کرده بود، در اولین قدم... کسب و کارم رونق گرفت و صادراتم را به آلمان، ایتالیا، سوئیس، انگلیس، بلژیک و دیگر کشورها آغاز کردم.
بسیار سفر کردم و ایدههای جدید دادم. از موزههای فرش کشورها بازدید میکردم و از طرحها اقتباس یا از آنها عکس میگرفتم و با الهام از آنها و تلفیق طرحها، ایدههای نو بیرون میدادم. در این مدت سلیقه مشتریان را شناختم.
اصول کار خودم را پیدا کردم. من شریک ندارم. هیچگاه نداشتهام و نخواهم داشت. اگر شریک خوب بود، خدا برای خودش شریک میگذاشت.
اصل دیگر من احترام به مشتری است، هر که میخواهد باشد. پیش مشتری مثل سربازی که جلوی تیمسار خبردار میایستد، با احترام میایستم. اتکای خودم اول به خدا و دوم به ایده و تفکر و پشتکار و ریسکپذیری خودم است. بسیار ریسک میکنم،بسیار.
کمی بعد در بازدید از هتلهای معروف جهان تصمیم گرفتم وارد کار ساخت بزرگترین پروژه هتل کشور شوم. تاکنون 180 میلیارد تومان در این پروژه سرمایهگذاری کردهام. تمام مصالح این پروژه خارجی و بهترین است.
سنگ برزیل، شیشه بلژیک، دستگیره در انگلیس و تاسیسات آلمانی است. کابین چهار آسانسور نیز از طلای 18 عیار است. این هتل 340 واحد مسکونی در 25 طبقه، هفت طبقه سالن ورزشی، 34 طبقه هتل، 7 رستوران روی دریاچه، 10 هزار متر شهر آبی، 70 هزار متر زمین آمفیتئاتر، 90 هزار متر زمین گلف و 2 باند هلیکوپتر دارد. فقط قرارداد نورپردازی این پروژه با فرانسویها 9 میلیون دلار است. این پروژه آبروی کشور است و من با افتخار روی آن سرمایهگذاری کردهام. من ایران را دوست دارم. بروید بگردید حتی یک دلار و ریال در خارج کشور ندارم و سرمایهگذاری یا ذخیره نکردهام....
میپرسید چه احساسی نسبت به پول دارم؟ پول دیگر مرا ارضا نمیکند. هدف من کارآفرینی است. تنها در پروژه آن هتل 600 نفر به طور مستقیم کار میکنند.
من 2 بار برنده تندیس الماس بزرگترین بیزینسمن جهان شدم و بزرگترین صادرکننده فرش کشور هستم. اما میدانید بزرگترین افتخار من چیست؟
یتیمنوازی.
افتخار میکنم 2 سال خیر نمونه کشور شدم. افتخار میکنم جزو 100 کارآفرین برتر کشور هستم. دوست دارم اشتغالزایی کنم. دوست دارم سفره مرتضی علی باز کنم، معتقدم خدا من را وسیله قرار داده است. هماکنون 1070 بچه یتیم را زیر پوشش دارم و با خودم پیمان بستم تا عمر دارم هر سال 100 بچه به آنها اضافه کنم. وصیت کردهام وقتی مردم تا 10 سال بعد از عمرم هر سال 100 بچه یتیم اضافه شود و مخارج همه یتیمها را از محل ارثم بپردازند.
بعد از 10 سال هم اگر بازماندگانم لیاقت داشتند، راه من را ادامه میدهند. سفره که میاندازیم برای یتیمها و میآیند و غذا میخورند، کیف میکنم. گریه میکنم و حال میکنم.
در یک مراسمی بچهها دورم جمع شده بودند و هر کس چیزی میخواست. در این میان دختربچهای به من نزدیک شد و به جای آن که چیزی بخواهد، فقط خواست دستم را ببوسد. مهرش بدجور به دلم نشست. خواستم فردا بیایند دفترم. آن دختر الان دخترخوانده من است. روی پایم نشست و بابایی صدایم کرد. من به هر دخترم 50 میلیون تومان جهاز دادم و مقرر کردم به این یکی 100 میلیون تومان جهاز بدهند. این دست خداست که مهر این دختر را به دل من انداخت.
یتیمی سخت است. بهترین ساعات عمر من زمانی است که در خدمت یتیمان هستم.
پول را برای چه میخواهیم؟ خدا به ما داده و ما هم باید به بقیه بدهیم.
ما وسیله هستیم. باید بخشید و بیمنت و زیاد بخشید. این توصیه من به همکارانم است. من از زیر صفر شروع کردم. توصیه من به جوانان این است که منطقی فکر کنند. این گونه نبوده که شب بخوابم، صبح پولدار شوم. خاک خوردم و رنج کشیدم و آثار این رنج هنوز در من هست. امیدشان به خدا و فکر و بازوی خودشان باشد. درستکار باشند و تلاش و تلاش و تلاش کنند. این فرمول من است...
کارلوس سلیم الو چگونه میلیاردر شد؟
بسیاری از مردم در سراسر دنیا نمیدانند کارلوس سلیم الو چه کسی است، در حالی که او ...
آنچه در بررسی هویت ملی حائز اهمیت است اینکه تعداد اقوام، ادیان و زبانها در یک کشور به شرط برخورد صحیح با هر یک، در هویت مشترک ملی خللی ایجاد نمیکند و در صورت برخورد صحیح در نهایت حتی در هویت انسانی مهمتر نیز میباشد. کنار نهادن یک زبان در یک کشور و سلطه یافتن یک زبان به عنوان زبان رسمی و عدم رسمیت زبانهای دیگر به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و... ظلمی است که تأثیرات منفی آن بر همان جامعه جاری میگردد که مهمترین زیان آن سست شدن روحیه وطن خواهی و یا تقویت ناسیونالیسم قومی خواهد بود.
دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی ترکیه در هر سال تحصیلی موظف به پذیرش سهمیهای بالغ بر 4500 دانشجوی خارجی (غیر ترک) هستند. در این راستا سازمان ÖSYM (مرکز انتخاب و جایگزینی دانشجو) ترکیه متولی برگزاری آزمونی به نام YÖS (آزمون دانشجویان خارجی) شده که همه ساله در ماه آوریل در کشور ترکیه و چند کشور منطقه بهطور همزمان برگزار میشود.
با توجه به سطح معلومات دبیرستانی دانش آموزان ایرانی در مقایسه با داوطلبان سایر کشورهای منطقه و همچنین اعتبار علمی بسیار بالای دانشگاههای ترکیه، هزینههای تحصیلی و هزینههای زندگی بسیار پائین این کشور، برگزاری آزمون به زبان انگلیسی، سهلالوصول بودن تردد به کشور ترکیه و عوامل بسیاری از این قبیل فرصت استثنایی برای داوطلبان ایرانی مهیا شده است تا با شانس قبولی بسیار بالا امکان ادامه تحصیل در دانشگاههای معتبر کشور ترکیه نصیبشان شود.
دانشگاههای ترکیه
سیستم آموزشی دانشگاههای ترکیه کاملاً مطابق با استانداردهای سیستم آموزشی آمریکا بوده و دروس بهصورت ترمی- واحدی ارائه میشود. زبان آموزشی بسته به دانشگاه و رشته، انگلیسی، فرانسه، آلمانی و یا ترکی خواهد بود.
تقویم آموزشی دانشگاههای ترکیه تقریباً همانند دانشگاههای ایران است بدین ترتیب که شروع ترم پائیز از ماه اکتبر و انتهای ژانویه و ترم بهار از فوریه آغاز و در ماه ژوئن به انتها خواهد رسید و ترمهای تابستانی از جولای تا آگوست خواهد بود.
بدیهی است تعداد 19 دانشگاه ترکیه مورد تایید وزارت علوم ایران می باشد. البته احتمالا تایید تمامی دانشگاههای ترکیه با شرط معدل و مقاله مناسب در دستور کار این وزارتخانه است.
رشتههای تحصیلی
توسط این آزمون امکان تحصیل در کلیه رشتههای فنی مهندسی، پزشکی، هنر و علوم انسانی در دانشگاههای ترکیه فراهم است.
اعتبار علمی
دانشگاههای ترکیه در سالهای گذشته اعتبار علمی بالایی در مجامع بینالمللی کسب کردهاند به گونهای که مدارک علمی این دانشگاهها در کلیه کشورهای دنیا شناخته شده است. در رشته پزشکی پس از فارغالتحصیلی کارت طبابت بینالمللی اعطا میشود. در تمامی رشتهها برای دانشجویان ممتاز امکان بورسیه شدن توسط سازمانها و مؤسسات آموزش آمریکایی و اروپایی میسر است و حتی در برخی دانشگاهها از ترم دوم به بعد میتوان بهصورت انتقالی به دانشگاههای آمریکا در همان رشته و ترم تحصیلی منتقل شد.
«عیسی کلانتری» دبیر ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه روز سه شنبه ۹۴/۶/۱۱ در همایش توجیهی فرهنگیان آموزش و پرورش آذربایجان شرقی به لزوم توجه به توسعه پایدار تاکید کرد و گفت: کشورهایی که توسعه پایدار را قبول ندارند، در همه جا و همه چیز به مشکل بر می خورند. ما هم جزو کشورهایی بودیم که توسعه پایدار را قبول نداشتیم.
وی افزود: وقتی در برنامه توسعه سوم دولت هفتم از توسعه پایدار حرف زده شد، گفتند که این عبارتی غربی و وارداتی است و باید از برنامه حذف شود!
اما توسعه پایدار چه می گوید؟ در کشوری که چهار اصل توسعه پایدار رعایت نشود، آن کشور با مسئله جدی مواجه خواهد شد. از این چهار اصل، دو مورد مربوط به مسئله ای است ما نادیده گرفتیم و دریاچه ارومیه در نتیجه نادیده گرفته شدن این اصول خشک شد.
عیسی کلانتری با اشاره به اظهارات پرویز کردوانی در خصوص لزوم خشک کردن دریاچه ارومیه، گفت: آقای کردوانی گفته بودند که دریاچه ارومیه دیگر خشک شده و باید آن را رها کرد. این حرف زمانی درست بود که دریاچه را خود طبیعت خشک می کرد، حال آنکه دریاچه ارومیه را انسان ها خشک کرده اند. ما همه دست به دست هم دادیم و دریاچه ارومیه را خشک کردیم. (پرویز کردوانی چندی قبل در اظهار نظری سطحی و بی پایه و اساس اعلام کرده بود که دریاچه ارومیه را باید خشک کنیم و در آن کشاورزی کنیم)
وی در ادامه گفت: اولین اصل در توسعه پایدار این است کاری که انجام می شود توجیه اقتصادی داشته باشد، دومین اصل هم این است که هیچ فعالیتی نباید به محیط زیست آسیب بزند و هیچکس حق ندارد به هر دلیلی و تحت هیچ شرایطی به حقوق نسل آینده بشر تجاوز کند.
در حوزه دریاچه ارومیه بطور آشکار این اصول نادیده گرفته شده است. همه این ها دست به دست هم داد تا ما دست مایه تمدن منطقه را از دست بدهیم.
صدها دریاچه مانند ارومیه را در زیر زمین خشک کرده ایم
دبیر ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه به بحران مصرف بی رویه آب نیز اشاره کرد و افزود: ما صدها دریاچه مانند ارومیه هم در زیر زمین داریم که آن ها را هم خشک کرده ایم!
کلانتری ادامه داد: سقف بهره برداری از آب های تجدید پذیر نهایتاً ۴۰ درصد است و ما جزو معدود کشورهایی هستیم که بیش از این مقدار از آب های تجدید پذیر استفاده می کنیم. در حوزه دریاچه ارومیه ۷۰ درصد و در کشور ۸۶ درصد آب های تجدید پذیر استفاده می شود.
وی در ادامه با ابراز نگرانی از این وضعیت، گفت: با چنین وضعی انتظار پایداری از این توسعه را داریم؟ ما با این وضع انتظار تداوم و ماندگاری خودمان را داریم؟
ما که داریم با دست خودمان، خودمان را نابود می کنیم. ما در ۵۰ سال پیش ۲۵ درصد منابع آب تجدید پذیر را هم مصرف نمی کردیم و ۵۰ سال پیش مسئله ای به نام تخریب محیط زیست نداشتیم.
ما داریم خودکشی می کنیم
کلانتری گفت: امروز با تکنولوژی که قرار بود در خدمت انسان باشد، داریم خودکشی می کنیم، ما داریم با چاقوی جراحی خودمان را می کشیم. ما داریم با تکنولوژی ریشه تداوم سرزمین هفت هزار ساله را خشک می کنیم.
ما به بهانه افزایش تولید، به بهانه عدم وابستگی، به بهانه حفظ امنیت ملی، به بهانه تامین امنیت غذایی، به بهانه اینکه مثلا گردن مان پیش دیگران خم نکنیم و اقتدار ملی داشته باشیم به این بحران رسیدیم.
با درخت های مشهد عکس یادگاری بگیرید
این نتیجه ظاهری بحران در حوزه ای است که ۷۰ درصد منابع آب تجدید پذیرش را مصرف می کند. در خراسان رضوی بالای ۱۵۰ درصد آب های تجدید پذیر مصرف می شود؛ در اصفهان و کرمان بالای ۱۲۰ درصد، در فارس بالای ۱۰۰ درصد استفاده می شود.
کلانتری ادامه داد: من چند وقت پیش در دانشگاه مشهد گفتم که با درخت های مشهد عکس یادگاری بگیرید و به آیندگان بگویید زمانی در مشهد هم درخت بود! ما داریم سرزمین خودمان را با دست خودمان نابود می کنیم.
هشدار نسبت به عواقب ویران گر خشک شدن دریاچه ارومیه
دبیر ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه با هشدار نسبت به عواقب ویران گر خشک شدن دریاچه ارومیه، گفت: دریاچه ارومیه جایی است که نمکش روی زمین است و حیات مردم را تهدید می کند و رئیس جمهور روحانی هم آگاهانه اعلام کرده است که هر چقدر لازم باشد هزینه خواهد شد تا دریاچه ارومیه احیا شود. اگر دریاچه ارومیه را احیا نکنیم، بایستی بعداً دهها برابر هزینه احیا، خسارت خشک شدن آن را بپردازیم.
وقتی احیای دریاچه ارومیه به عنوان اولین مصوبه دولت مطرح می شود، یعنی دولت اهمیت این مسئله را درک کرده؛ اگر برای احیای دریاچه ۷ میلیارد دلار هزینه نکنیم، باید برای جبران تبعات آن صدها میلیارد دلار هزینه کنیم.
در هشت سال جنگ تحمیلی، کلاً ۱٫۱ میلیون نفر جابجایی جمعیت داشتیم و علی رغم اینکه آن ها مردم شریفی بودند، به یاد داریم شاهد چه مشکلات اجتماعی بودیم. با خشک شدن دریاچه ارومیه دست کم ۴ میلیون نفر مجبور به مهاجرت خواهند بود. کجا؟ این مردم کجا و با چه امکاناتی بروند؟
۱۹۵۰ میلیارد تومان برای احیای دریاچه ارومیه کنار گذاشته شده است
این مقام مسئول در ادامه با بیان اینکه آقای روحانی به عنوان یک برنامه ریز استراتژیست، آگاهانه از احیای دریاچه ارومیه حمایت می کند، گفت: برای اجرای طرح های دریاچه ارومیه در سه ماه آخر سال ۹۳، حدود ۴۵۰ میلیارد تومان بودجه تخصیص داده شد، امسال هم ۱۹۵۰ میلیارد تومان برای احیای دریاچه ارومیه تخصیص داده شده است. ما چکار کردیم؟ هنوز مدیران دولتی ما توجیه نشده اند که باید احیای دریاچه ارومیه در صدر برنامه هایشان قرار داشته باشد.
مدیران استانی با ستاد احیا همکاری نمی کنند
کلانتری با انتقاد شدید از عدم هماهنگی و همکاری مدیران استانی با ستاد ملی احیا، گفت: وقتی من آذری مقیم آذربایجان، فرماندارم، استاندارم، معاون استاندارم، روئسای سازمان هایم، مدیران کل ام و… بی تفاوت به مسئله احیای دریاچه ارومیه نگاه کنیم، چه انتظاری باید داشته باشیم از دیگران؟
سازمانی که در حوزه بحرانی دریاچه ارومیه قرار دارد، اما به وضع دریاچه و برنامه های ستاد احیا بی توجه است و دارد کارهای عادی خود را پیگیری می کند، توجه دارد چکار می کند؟ فکر می کنم یک مقدار بین ستاد احیا و دولتی ها فاصله افتاده است و دولتی ها دارند برنامه های عادی خود را پیگیری می کنند.
چرا سازمان حفاظت محیط زیست ما مدعی حقابه دریاچه نیست؟ آقای قاسمی باید یقه استاندار و مدیران را بگیرد و حقابه دریاچه را مطالبه کند. چرا کسی اهمیت نمی دهد؟
صبح امروز در جلسه شوراها از بین ۵۰۰ عضو شوراهای استان فقط ۱۵ نفر در جلسه حضور داشتند؟ چرا؟ مگر شوراها رابط مردم و دولت نیستند؟ آن ها به خودشان زحمت نمی دهند که بیایند و برنامه های ستاد احیا را بگیرند و اجرا کنند، انتظار داریم کسی از تهران بیاید و دریاچه را احیا کند؟
آذربایجان شرقی بازنده اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه
کلانتری تاکید کرد: آذربایجان شرقی بازنده اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه است و بیشترین آسیب ها و تخریب های خشک شدن دریاچه ارومیه متوجه این استان خواهد بود و تبریز را تبدیل به شهری متروکه خواهد کرد. ما از مسئولان آذربایجان شرقی انتظار داریم ۱۰ برابر آذربایجان غربی برای احیای دریاچه ارومیه تلاش کنند.
اگر مردم وارد کار نشوند، کار بسیار مشکل خواهد شد. اگر همت و غیرت داشته باشیم، دریاچه ارومیه احیا خواهد شد، این همت و غیرت در دولت هست، دولت هیچ محدودیتی برای طرح های نجات بخش دریاچه ارومیه قائل نشده است. به والله دولت با هیچ درخواست ستاد احیا تا کنون مخالفت نکرده است، علی رغم اینکه هیات دوات موضوعات بسیاری را در دستور کار دارد، با درخواست های ستاد احیا موافقت کرده و حداکثر در طی یک هفته مسئله در هیات دولت مطرح و تصویب شده است.
احیای دریاچه ارومیه در برنامه مسئولین استانی جایگاهی ندارد
کلانتری ادامه داد: گله من از مسئولین اجرایی استان ها است؛ احیای دریاچه ارومیه در برنامه مسئولین استانی جایگاهی ندارد، مدیران استانی فکر می کنند ستاد احیا منبعی برای تامین کسری بودجه دیگر بخش های آن هاست.
ما برای احیای دریاچه ارومیه نیاز به پشتیبانی مسئولین استانی داریم. رئیس جمهور تا کنون چهار بار با شخص من تندی کرده از نتایج طرح های احیای دریاچه سوال کرده است.
مردم باید حقوق خود را مطالبه کنند
کلانتری در ادامه با بیان اینکه شهروندان باید توسط سازمان های مردم نهاد توجیه شوند و مردم باید حقوق خود را مطالبه کنند، گفت: دولت وظیفه دارد برنامه های مصوب ستاد احیای را اجرا کند و مردم هم باید حقوق شهروندی خود را مطالبه کنند و اگر مردم به حقوق خود آگاه باشند، کسی نمی تواند آن ها را به دلیل حمایت از محیط زیست و درخواست احیای دریاچه ارومیه بازداشت کند؛ مثل دولت احمدی نژاد که کسانی را که به طور سمبلیک یک لیوان آب به دریاچه ارومیه آب ریختند بازداشت کرده و برچسب ضد انقلابی بودن زد.
شک نکنید دریاچه ارومیه احیا می شود
وی در ادامه با ابراز امیدواری نسبت به احیای دریاچه ارومیه افزود: من ۹۹ درصد اعتقاد قلبی دارم که پس از همه این تلاش ها دریاچه ارومیه می تواند احیا شود؛ چه از نظر اکولوژیکی، چه از نظر زمین شناسی. اما به شرطی که همه افراد مسئول و مردم پای کار بیایند. ما باید سهم دریاچه ارومیه را برگردانیم. در سال های گذشته سالانه ۲ میلیارد متر مکعب از سهم دریاچه ارومیه در کشاورزی و جاهای دیگر مصرف شده و همین عامل خشک شدن آن است.
کلانتری در ادامه با تاکید بر تقویت روح مطالبه گری مردم، گفت: از ما بخواهید و بپرسید که چرا دریاچه ارومیه خشک شد؟ چرا برنامه های احیا به سرعت اجرا نمی شود؟ چرا گرد و غبارهای نمکی بلند شده؟ چرا فشار خون مردم تبریز ۰٫۱ درصد افزایش پیدا کرده است؟ چرا بیماری های جدید شیوع پیدا کرده است؟ چرا زنبورهای عسل بی خاصیت شده اند؟ (و می دانید که اگر زنیور عسل بی خاصیت شود، بعد از ۸ سال کشاورزی هم بی خاصیت می شود.)
یک مشت مدیر بی کفایت اصلاً برنامه احیای دریاچه ارومیه را قبول ندارند
وی در ادامه باری دیگر به عدم همکاری مناسب مسئولین استانی با ستاد ملی احیا اشاره کرد و گفت: مگر از دولت برای احیای دریاچه ارومیه چه می خواهیم؟ پول هست، اختیارات کامل هست، اما من بی عرضه به اتفاق یک مشت مدیر بی کفایت که اصلاً برنامه ای به نام احیای دریاچه ارومیه را قبول ندارند، این وضع را پدید آورده ایم.
همین وزارت نیرو که باید در ماه شهریور ۱۰۰ میلیون متر مکعب از سد بوکان را به دریاچه ارومیه سرازیر می کرد، هنوز دارد مقاومت می کند؛ چرا؟
جالب هست که حجم آب پشت سد هم اکنون ۳۶۰ میلیون متر مکعب است و سال گذشته این مقدار ۸۰ میلیون متر مکعب بوده و با همان مقدار امورات منطقه حل شده، اما با این حال هنوز هم مسئولان وزارت نیرو از رهاسازی آب پشت سد به دریاچه جلوگیری می کنند.
ظاهراً کسانی در منطقه تصمیم ساز هستند و احتمالا به دولت احمدی نژاد متصل هستند و نمی خواهند دریاچه ارویمه احیا شود.
چرا با دزدان آب برخورد نمی کنید؟
کلانتری گفت: چطور ممکن است مدیری در برابر مصوبات ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه مقاومت و سرپیچی کند؟ چرا سهم دریاچه را نمی دهند؟ چرا کارشکنی می کنند؟ ظاهراً در برنامه مدیران منطقه احیای دریاچه ارومیه جایگاهی ندارد. ۲۰ میلیون متر مکعب برای پایاب سد بوکان کافی است، چرا سهم دریاچه را نمی دهند؟
وی ادامه داد: چرا با دزدان آب برخورد نمی کنید؟ چرا با کسانی که به صورت غیر مجاز از آجی چای آب برداشت می کنند برخورد نمی شود؟ چرا رئیس دادگستری استان سکوت کرده و با این تخلفات برخورد نمی کند؟
من آذربایجان را و ایران را بیشتر از خودم دوست دارم؛ من حق ندارم خیانت کنم؛ من حق ندارم اهمال کاری کنم. که چه شود گفته شود فلانی گذران زندگی اش با آب غیر مجاز است و نباید با او برخورد کنیم؟ تخلف تخلف است چه فرقی دارد؟
از این پس هر مدیری که در راه احیای دریاچه ارومیه بایستد و کارشکنی کند به مردم معرفی خواهم کرد
دبیر ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه در پایان با تاکید بر اینکه دریاچه ارومیه قابلیت احیا دارد، گفت: دولت به تنهایی نمی تواند دریاچه را احیا کند، مردم به تنهایی نمی توانند دریاچه را احیا کنند، سازه و سخت افزار به تنهایی نمی تواند و همه این ها باید دست در دست هم بگذارند تا دریاچه احیا شود.
کلانتری گفت: من می دانم که ملت آذربایجان، ملت با غیرتی است. ما تقاضای همکاری می کنیم از مردم. من امروز قسم می خورم هر مدیری که از این پس در راه احیای دریاچه ارومیه بایستد و کارشکنی کند به مردم معرفی خواهم کرد. ما داریم زمان را از دست می دهیم. اگر وضعیت فعلی دریاچه حفظ نشود، دیگر دریاچه ارومیه قابلیت احیا نخواهد داشت.
در این پست به حالات زمان در ترکی پرداخته شده است. این مطلب به زبان ترکی و از سوی دوستمان دورموش اوغلو تهیه شده و با توجه به لزوم یادگیری زبان تا سطحی که این حالات قابل ارائه باشد، به همین صورت یعنی به زبان اصلی تقدیم می گردد.
حالات مزبور در کل و به اختصار به دو قسمت اصلی 1- حالات خبری و 2- حالات تمایل تقسیم می شوند. حالات خبری خود به پنج قسمت تقسیم می شوند:
1- زمان حال
2- زمان گسترده (فراگیر)
3- زمان گذشته معلوم
4- زمان گذشته مبهم (زمانی که غیر از طرق مستقیم یا دیداری نسبت به آن کسب آگاهی شده)
5- زمان آینده
FİİLLER (EYLEMLER
Bir oluşu, bir durumu veya bir kılışı kip ve kişiye bağlayarak anlatan sözcüklere denir.
Pratik olarak ismi fiilden ayırmak için –me, -ma olumsuzluk ekini ya da –mak ,-mek mastar ekini kullanırız.Eğer bir kelimenin sonuna –ma ,-me olumsuzluk ekini ya da –mak ,-mek mastar ekini getirebiliyorsak o kelime fiil demektir.Getiremiyorsak o kelime isim soylu bir kelimedir.
*Geldi——— gelmedi ,gelmek
*Oturmuş—— oturmamış, oturmak
*Söylüyorum———- söylemiyorum, söylemek
Görüldüğü gibi yukarıdaki kelimelere –ma,-me ve –mak,-mek getirebilmekteyiz. Öyleyse bu kelimeler fiildir.
*Kitap——— kitapma , kitapmak
Yukarıdaki ‘kitap’ sözcüğüne ise bu ekleri getiremiyoruz. Öyleyse bu kelime isimdir.
Fiiller, anlattıkları hareketin niteliğine göre değişik özellikler gösterir.Bunları üç grupta inceleyebiliriz:
b)Durum fiilleri
c)Oluş fiilleri.
Bunları birbirinden ayırt etmek için pratik olarak şu bilgiyi kullanabiliriz: Eğer bir fiil geçişli ise (yani ‘neyi’, ‘kimi’ sorularını sorabiliyorsak) kılış fiilidir.
*Kırmak ,atmak , dikmek, içmek, ezmek,delmek,yolmak,dizmek….
Görüldüğü gibi yukarıdaki fiillere ‘neyi kırmak?, neyi atmak…’sorularını yöneltebiliyoruz.
Öyleyse bu fiiller geçişlidir ve geçişli olduğu için de kılış fiilidir.
Fiil, öznenin kendi iradesi dışında geçirdiği değişimi anlatıyorsa ve bir hareket bildirmiyorsa o fiil oluş fiilidir.
*Sararmak ,Yaşlanmak,Uzamak, Paslanmak,büyümek,solmak,acıkmak…
Görüldüğü gibi yukarıdaki fiiller geçişli olmadığı için kılış fiili olamaz.Bir hareket olmadığı için ve eylem öznenin kendi isteği dışında gerçekleştiği için bu fiiller oluş fiilidir.
Fiil, öznenin kendi iradesinde yani kendi isteği ile gerçekleşiyorsa ve fiil bir hareket ifade ediyorsa o fiil durum fiilidir.
*Yürümek, oturmak, gitmek, çıkmak,ağlamak…
Görüldüğü gibi yukarıdaki fiiller , bir hareket bildirmektedir ve bu hareket kişinin kendi isteğiyle gerçekleşmektedir bu yüzden yukarıdaki fiiller durum fiilleridir.
Not: Durum fiilleri de oluş fiilleri de geçişsiz fiillerdir.
FİİLDE KİP: Kipler, haber (bildirme) ve dilek (isteme) kipleri olmak üzere ikiye ayrılır.
a)Haber Kipleri: Zaman eklerinin hepsine birden haber kipleri denir.Haber kipleri şunlardır:
1)Öğrenilen(duyulan) (miş’li) Geçmiş Zaman: Fiillere –miş ,-mış, -muş,-müş ekleri getirilerek sağlanır.Bu eylemler daha çok başkasından duyulma, aktarılma anlamı taşırlar. Bazen de farkında olmadan yapılma bildirir.
*Evleri yanmış.(başkasından duyma)
*Seni sormuşlar. (başkasından duyma)
*Aaa ! çorabım kaçmış. (sonradan farkına varma)
*Mutfakta elimi kesmişim. (sonradan farkında olma)
*Bu solmuş elbiseleri giymemelisin.(sıfat fiil eki)
2)Görülen (di’li) Geçmiş Zaman: Eylemlere “dı,di,du,dü,tı,ti,tu,tü” ekleri getirilerek yapılır. Anlatan kişi harekete bizzat tanık olmuştur, eylemi görmüştür.
*Evleri yandı.
*Hep birlikte geziye gittik.
*Sınavı kazanabileceğini söyledi.
*Kalbim Ege’de kaldı.
*Beraber yürüdük bu sahillerde.
*Burada her zaman tanıdık insanlara rastlayabilirsiniz.(sıfat-fiil eki)
3)Şimdiki Zaman: Eyleme –yor eki getirilerek yapılır.Eylem ile anlatış aynı zamanda gerçekleşir.
*Ders çalışıyorum.
*Ne diyor?
*Çocuklar yine kavga ediyor.
Not: -makta,-mekte eki de fiile şimdiki zaman anlamı katar.
*Bir soğuk yatakta büzülmekteyim.
*Lütfen sessiz olun şu an ders çalışmaktayım.
4)Geniş Zaman: Eylemlere –r, -ar, -er ekleri getirilerek yapılır.
*Senden sana sığınırım.
*Her sabah yürürüm.
*Bu yolun sonu nereye çıkar?
*Hep böyle güler yüzlü müsün? (sıfat-fiil eki)
Not: Geniş zamanın olumsuzu –mez, -maz’dır. Ancak 1.tekil ve 1.çoğul çekimlerde –me ,-ma şeklini alır.
*Gelmezsiniz ___ gelirsin *gelmem____gelirim
5)Gelecek Zaman: Eylemlere –ecek , -acak eki getirilerek yapılır.
*Sana olan aşkımı haykıracağım.
*Gelecek de bir gün gelecek.
*Mektuba yazacak sözüm kalmadı.
*Okuyacak da adam olacak.
*Açacak nerede?