HOŞ GELDİNİZ, DOĞRU YERDESİNİZ

ترجمه و آموزش زبان ترکی (استانبولی، راهنمایی گردش در ترکیه و ایران، رصدها و نظرهای شخصی

سریالهای ترکیه در سال 2022 میلادی


در نوشتار جدید جدول پخش سریال های ترکیه 2022 برای شما تهیه شده است. برای آشنایی با سریال ترکی جدید 2022 و سریال ترکی جدید 2021 همراه باشید.

در این نوشتار به معرفی جدیدترین سریال های ترکی و زمان پخش سریال های 2022 ترکیه خواهیم پرداخت. با اشاره به اسامی سریال های ترکیه ای جدید لیستی از سریال های کمدی ترکی و یا عاشقانه، پلیسی، روانشناختی و انواع مختلف سریال را تهیه نموده‌ایم. سریال ترکی کمدی و سریال عاشقانه، از ژانرهای محبوب مابین ایرانیان است.

برخی از سریال های تابستانی ترکیه به دلیل داشتن ریتینگ بالا، در پاییز 2021 نیز پخش می‌شوند.

اگر بخواهیم در رابطه با ریتینگ سریال های ترکی 2021 سخنی به میان آوریم:

•    سریال آلپ ارسلان
•    سریال بیداری بزرگ سلجوقیان
•    سریال قیام عثمان
•    سریال اتاق قرمز
•    سریال آپارتمان بی گناهان
•    سریال سیب ممنوعه
•    سریال روزگارانی در چوکوروا
•    سریال دختر پشت پنجره

جزء سریال‌های پرچمدار هستند. در تابستان نیز سریال‌هایی مثل:
•    سریال عشق منطق انتقام
•    سریال زخم قلب
•    سریال داستان جزیره
از سریال‌های پرطرفدار بودند.

اما در لیست زیر زمان پخش بهترین سریال ترکی در سال 2022 را مشاهده خواهید نمود. سریال‌هایی همچون:

•    سریال عزیز
•    سریال اسطوره
•    سریال قضاوت
•    سریال سه قرون

از جمله سریال‌های پرطرفدار در سال 2022 هستند.

 

زمان پخش سریال های ترکیه 2022
سریال های ترکی در حال پخش ۲۰۲۱ در واقع همان سریال های تابستانی هستند، که هنوز خاتمه نیافته و منتشر می‌شوند. ترکیه شبکه‌های بسیاری دارد و هر شبکه تقریبا هر سه روز هفته سریال جدیدی را به نمایش می‌گذارد.
شبکه‌های:

•    Show TV
•    Kanal D
•    Star TV
•    Fox TV
•    TRT1
•    atv
•    TV8

نمونه‌هایی از کانال‌های محبوب ترکیه هستند. در ادامه جدول پخش شبکه fox ترکیه و دیگر شبکه‌ها را برای شما همراهان عزیز لیست نموده‌ایم..

Barbaroslar

•    نام فارسی: بارباروس‌ها: شمشیر مدیترانه
•    زمان پخش: پنجشنبه‌ها ساعت ۲۰:۳۰
•    کانال پخش: شبکه TRT 1yanliz kurt
•    کارگردان: دوعان امید کاراجا
•    ستارگان: انگین آلتان دوزیاتان، اولاش تونا آس‌تپه
•    ژانر: اکشن، ماجرایی، تاریخی
موضوع سریال در رابطه با اولین ملوان پاشا در امپراتوری عثمانی است. داستان زندگی ملوان معروف دریاها، بارباروس حیدرالدین پاشا و برادران او، موضوع اصلی سریال است. بارباروس حیدرالدین ظفرهای بسیاری در جنگ‌هایش داشته است. بارباروس ملقب به ریش طلایی بود. بزرگترین حامی رئیس اوروچ، که بر تمام سواحل مدیترانه تسلط داشت، برادرش بارباروس بود.

 

yanliz kurt

•    نام فارسی: گرگ تنها
•    زمان پخش: جمعه‌ها ساعت ۲۰:۳۰
•    کانال پخش: atv
•    کارگردان: چاعتای توسون، یوسف عمر سیناو
•    ستارگان: حسن دنیزیاران، داملا کولبای، مورات هان
•    ژانر: اکشن، درام، عاشقانه

 

camdaki kiz

•    نام فارسی: دختر پشت پنجره
•    زمان پخش: پنجشنبه‌ها ساعت ۲۰:۳۰
•    کانال پخش: Kanal D
•    کارگردان: ندیم گوچ , سریالهای جدید ترکی
•    ستارگان: بورجو بیریجیک، فیاض شریف‌اوغلو، انیس آریکان، سلما ارگچ
•    ژانر: درام، اجتماعی، روانشناختی

 

kardeslerim

•    نام فارسی: سریال خواهر و برادرانم
•    زمان پخش: شنبه‌ها ساعت ۲۰:۳۰
•    کانال پخش: atv
•    کارگردان: سرکان بیرینجی
•    ستارگان: جلیل نالچاکان، هالیت اوزگور ساری، جونیت مته، آهو یاعتو
•    ژانر: درام،‌ عاشقانه

 

kirik haytlar

•    نام فارسی: زندگی های متلاشی (شکسته)
•    زمان پخش: هر دوشنبه تا جمعه، ساعت ۱۱:۳۰ صبح
•    کانال پخش: Kanal D
•    کارگردان: ایلکنور اعوز آرسلان، بکیر داداش
•    ستارگان: ملتم آکچول، اردم ییلماز
•    ژانر: درام


teskilat

•    نام فارسی: سریال تشکیلات
•    زمان پخش: یکشنبه‌ها ساعت ۲۰:۳۰
•    کانال پخش: ٰTRT 1
•    کارگردان: یاعیز آلپ آک‌آیدین
•    ستارگان: چاعلار ارطغرل، دنیز بایسال، مسعود آک‌اوستا، گورکان اویگون
•    ژانر: درام، اکشن، جاسوسی    


emanet

•    نام فارسی: سریال امانت
•    زمان پخش: هر دوشنبه تا جمعه، ساعت ۱۹:۳۰
•    کانال پخش: Kanal7
•    کارگردان: آیهان اوزن، سرکان موت
•    ستارگان: خلیل ابراهیم جیهان، سیلا تورک‌اغلو
•    ژانر: درام، رمانتیک

 

aşkin yolculugu:haci bayram-veli

•    نام فارسی: در راه عشق: حاج ولی بایرامی
•    زمان پخش: جمعه‌ها ساعت ۲۰:۳۰
•    کانال پخش: TRT1
•    کارگردان: یوجل خداوردی، کامیل آیدین
•    ستارگان: آتاکان یاریم‌دنیا، کمال باشار، حسین بایلان
•    ژانر: بیوگرافی، تاریخی

 

masumlar apartmani

•    نام فارسی: آپارتمان بی گناهان
•    زمان پخش: سه‌شنبه‌ها ساعت ۲۰:۳۰
•    کانال پخش: TRT 1
•    کارگردان: چاعری لوستوالی
•    ستارگان: بیرکان سوکللو، مروه دیزدار، ازگی مولا، ملیس شنولسون
•    ژانر: درام، عاشقانه، خانوادگی و اجتماعی

 

sadakatsiz

•    نام فارسی: بی صداقت
•    زمان پخش: چهارشنبه‌ها ساعت ۲۰:۳۰
•    کانال پخش: Kanal D
•    کارگردان: نسلیهان یشیل یورت
•    ستارگان: جانسو دره، برکای آتش، جانر جین‌دروک
•    ژانر: درام، روانشناسی

 

alparslan

•    نام فارسی: آلپ ارسلان: سلجوقیان بزرگ
•    زمان پخش: دوشنبه‌ها ساعت ۲۰:۳۰
•    کانال پخش: TRT 1
•    کارگردان: سدات اینجی
•    ستارگان: باریش آردوچ، فاحریه اوجن
•    ژانر: تاریخی، ماجرایی، اکشن، درام، اسلامی

آلپ ارسلان فصل دوم سریال بیداری سلجوقیان بزرگ است و به داستان زندگی سلطان آلپ ارسلان خواهد پرداخت.

 

kurulus:osman

•    نام فارسی: قیام عثمان
•    زمان پخش: چهارشنبه‌ها ساعت ۲۰:۳۰
•    کانال پخش: atv , بهترین سریال ترکی
•    کارگردان: متین گون‌آی
•    ستارگان: بوراک اوزچیویت، اوزگه تورر، تامر یعیت، رغیب ساواش
•    ژانر: تاریخی، ماجرایی، اکشن، درام، اسلامی

ادامه مطلب
یکشنبه 25 اردیبهشت 1401

انتخابات ریاست جمهوری سال 2023 ترکیه

سال 2023 یکصدمین سالگرد تاسیس رژیم جمهوری در ترکیه به عنوان میراثدار امپراطوری عثمانی است. اما علیرغم آنچه که در بوق وکرنا دمیده می شود، این موضوع تنها یا مهمترین علت توجه بالای ترکها به انتخابات ریاست جمهوری سال آنها نیست.

یکی از بدیهی ترین مستندات این گزاره این است که دولت حاکم اردوغان (به عنوان بیشترین دمنده بر بوق وکرنا) اساساً میانه خوبی با رژیم جمهوری و بنیانگذار آن ندارد.

حتی حزب عدالت و توسعه در طول مدت حاکمیت بیست ساله خود تلاشهای زیادی را در جهت زدودن آثار جمهوری و تغییر و تحویل ارکان مکانیک و ایدوئولوژیک آن نمود، اما خرد حاکم بر حزب بتدریج متوجه شد که میراث آتاتورک بسیار فراتر از تصور آنها در لایه های اجتماعی و روشن جامعه ترک نهادینه شده است. تقیّد بالای مردم ترکیه به ارزشهای دینی، اهرمی که حزب عدالت و توسعه سوار بر آن اوج گرفت، هر از گاهی باعث هیجان زیادی در صاحبان اندیشه ضد جمهوری شد، اما امروز بعد از 21 سال زمامداری تمام و کمال حزب مزبور و فراز و نشیبهایی که ترکیه تحت حاکمیت این حزب تجربه نمود، به نظر می رسد شخص اردوغان نیز مجاب به پذیرش حداکثر رای هسته ای خود و حزبش به میزان حدود 25 درصدی خود شده است .

نظرسنجیهای انجام یافته در طول پنج ماه نخست سال جاری (2022) حاکی از ریزش بالای آرای متمایل به حزب حاکم تا حدود سی-سی و پنج درصد می باشد و چنانچه حزب حاکم تدابیر موثری در قبال عوامل تاثیرگذار به صورت منفی بر آرای موافق خود اتّخاذ ننماید، این روند ممکن است تا رسیدن آن به کف (حدود 25درصد) ادامه یابد.

بحران شدید اقتصادی که در ترکیه از سال 2018 درگیر آن شده است و به ویژه در یکسال گذشته تعمیق یافته است. آمار بالای پناهجویان خارجی در ترکیه و مسائل متعدد مربوط به آنها به ویژه سوری ها، بحران تفاهم در ارتباطات با اروپا و متفقین غربی (ناتو) و درصدد آنها آمریکا، پدیده های بالقوه بحران زا در پیرامون داخل و خارج مرزهای جنوبی و جنوب شرقی، افشای اخبار و مستندات مبنی بر اختلاسها رشوه خواریها و سوء استفاده از سمت و مقام توسط برخی از عوامل موثر حزب حاکم در افتادن با عقبه ایدئولوژیک که به نوعی پایه ایدئولوژیک حزب حاکم نیز به شمار میرود (گروه موسوم به فتو) و ...در صدد عواملی بوده اند که حزب حاکم را در طول پنج سال گذشته با ریزیش رای حدود سی درصدی مواجه ساخته است.

حاکمیت حزب عدالت و توسعه در دو دهه گذشته البته دستاوردهای بسیاری در راستای پیشبرد قدرت دفاعی-نظامی ترکیه، توسعه و بهینه سازی راهها و شریانهای ارتباطی، توسعه صادرات و توریسم و خودکفایی این کشور در برخی عرصه ها داشته است. اما به نظر می رسد تداوم و تعمیق قدرت برای این حزب نیز زیانبار بوده است و ما امروز مواجه با اخبار و افشاگری هایی در خصوص سوء استفاده از قدرت ا سوی برخی از سیاسیون و نیز تبعات برخی سیاستهای غیر اصولی این جماعت در طول دوره زمامداری حزب به ویژه یک دهه اخیر هستیم .

هر چند حاکمیت ترکیه تزلزل اقتصادی بوجود آمده را به عوامل خارجی یا وابسته به خارج نسبت می دهد، اما در هر صورت تداوم نفوذ این عوامل در اقتصاد نیز ضعف بزرگی در سیاست ترکیه بشمار می رود و تبعات آن مساله ای است که امروز مردم ترکیه با آن دست به گریبانند .

امروز دشمنان ترکیه و احزاب مخالف این کشور دستاویزهای متعددی برای اعمال فشار به حزب حاکم دارند، اما در مقابل مقاومت حزب حاکم ظاهرا تمایل دارند تمامی این اهرمها را در جهت پایین کشیدن اقتدار حزب اردوغان در انتخابات پیش رو بکار برند. آنچه که مشهود است آنها هیچ راهکار و پیشنهاد اصولی در رابطه با مقابله ترکیه با مشکلات موجود ندارند و این موضوع نکته ای است که از چشم مردم این کشور دور نمی ماند.

کم نیستند عده کسانی که معتقدند مقابله با مشکلات موجود کار حزب عدالت و توسعه است هرچند به وجود آورنده بسیاری از آنها نیز مستقیما سیاستهای همین حزب است و البته شخصیت کاریزماتیک شخص اردوغان در این تصویر نقش به سزایی دارد.

چنانچه احزاب مخالف در انتخابات پیش رو برنده شوند، این اولین شکست حزب عدالت و توسعه نخواهد بود. این حزب در انتخابات شهرداری های اخیر نخستین شکست بزرگ خود را تجربه کرد و مجبور شد اداره تمامی شهرهای بزرگ کشور را به کاندیداهای احزاب مخالف واگذار نماید.

سیستم جدیدی که در پی رفراندوم سال 2013 در ترکیه بر سرکار آمد و در واقع گام بلندی در جهت تغییر رژیم ترکیه بشمار میرود باعث شکل گیری نوع جدیدی از یارگیری ها در صحنه سیاست ترکیه شده و در حالیکه حزب حرکت ملی در کنار حزب حاکم قرار گرفته، تقریبا تمامی احزاب دیگر را در کنار هم جمع آورده است. ضمن اینکه احزاب جدیدی نیز که از بطن دو حزب موثر در حاکمیت منفک شده اند در ائتلاف مقابل آن ها قرار گرفته اند .

اما نکته بسیار مهم دیگری که در سیاست داخل سالهای اخیر ترکیه مشهود بوده، عدم وجود انسجام کافی در ائتلاف مخالفان حاکمیت می باشد. این موضوع بالاخص در عدم توافق این احزاب (بویژه ائتلاف شش گانه اخیر) در خصوص معرفی کاندیدایی برای ریاست جمهوری و بلند شدن صداهای ناهنجار هر از گاهی از بطن آن مشهود است. شاید یکی از مهمترین نقطه ضعف مخالفان (درکنار عدم اعتمادزایی در افکار عمومی در جهت قدرت مقابله با مشکلات متعدد کنونی همین نکته است.)

نکته دیگری که بسان نقطه ضعف جدی در جبهه مخالفان خودنمایی میکند وجود گسستگان از حزب دولت و توسعه در شاکله آن است . موضوعی که مخصوصا امید اوزداغ (رئیس حزب تازه تاسیس ظفر و منفک از حزب خوب) دست روی آن گذاشته و از این منفذ بر پوشالی بودن ائتلاف مخالف اصرار می نماید. اوزداغ حتی کیلیچدار اوغلو (رئیس حزب جمهوریتخواه خلق) را مهمترین طرفدار حاکمیت اردوغان بعد از خود اردوغان می شمارد!

این نکته بیشتر از سوی اوزتورک ییلماز (رئیس حزب خوبی منفک از حزب جمهوریتخواه خلق) نیز مطرح شده بود. اوزداغ پا را پیشتر گذاشته و کاندیدای مطلوب از نظر خود را معرفی کرده است. شهردار فعلی آنکارا که سابقه ای ملی گرا دارد و از طرف حزب جمهوریخواه خلق، شهردار پایتخت است . از نظر او، منصور یاواش تمامی شرایط لازم برای جلب توافق عمومی ملی در مقابل اردوغان را دارد .

هرچند از سوی احزاب حاکم و مخالف این سخنان اوداغ به عنوان گامی برای مطرح ساختن خود وی عنوان می شود ولی در هر صورت به نظر می رسد خود اوزداغ نیز پتانسیل بالاتری نسبت به برخی از گزینه های احتمالی ائتلاف مخالفان از جمله کیلیچدار اوغلو دارد زیرا حداقل به اندازه وی تخریب نشده است .

اوزداغ حداقل اولویتهایی برای مقابله با مشکلات مطرح کرده و بدون تعارف با افکار عمومی درمیان گذاشته است .

در واقع  حتی چنانچه ائتلاف مخالفان در انتخابات پیش رو برنده پست ریاست جمهوری نیز بشوند، باز حزب عدالت و توسعه به همراه حزب حرکت ملی دارای قدرت غیرقابل اغماض در مجلس خواهد بود. به عبارت دیگر توازن فعلی موجود در مجلس (یک به دو: ائتلاف ملت و ائتلاف جمهور) در بدترین حالت (در صورت تداوم شرایط کنونی و عدم تغییر جدی در آن ) به صورت (دو به سه: ائتلاف جمهور و ائتلاف ملت) خواهد بود و این نکته دست رئیس جمهور ائتلاف مخالفان را علیرغم اختیارات گسترده ای که سیستم جدید به آن مقام قائل شده به میزان قابل توجهی خواهد بست و احتمالا شاهد ترکیه ای ضعیف در طول پنج سال متعاقب انتخابات خواهیم بود .

از سوی دیگر ائتلاف جمهور تمامی اقدامات لازم را در جهت رفع موانع برای جلب مجدد حداکثر افکار عمومی بکار خواهد برد تا انتخابات پیش رو را واگذار نکند. برداشتن گامهای بلند و حتی غیر منتظره در جهت عادی سازی روابط با کشورهایی مثل اسرائیل و امارات و عربستان و تلاش برای برقراری رابطه با دولت اسد تلاشها برای کم کردن بار پناهجویان هم از نظر کمی و هم کیفی تلاشها برای تثبیت وضعیت اقتصادی از این نظر قابل درک می باشد. حتی در صورت شکست حزب حاکم (مخصوصاً در خصوص مقام ریاست جمهوری) احتمال لغو و برگزاری مجدد انتخابات وجود دارد. حزب حاکم پیشتر هنگام از دست دادن شهرداری استانبول به چنین کاری دست زد و احتمال انجام مجدد آن متصور است. با تصویری که امروز (اواسط اردبهشت 1401- نیمه نخست ماه می 2022) از وضعیت احزاب سیاسی در نزد افکار عمومی داریم، کشیدن انتخابات ریاست جمهوری به دور دوم نیز متصور است اما هنوز نمی توان ادعایی روشن در خصوص احتمال برنده شدن هیچکدام از دو جبهه موجود مطرح نمود.

گامهایی که در جهت خودکفایی یا کشف و استفاده از منابع انرژی ملی از سوی حزب حاکم برداشته می شود، تلاشهای برای عادی سازی روابط با آمریکا-اتحادیه اروپا –مصرو یونان و حتی ارمنستان در کنار حفظ رابطه مناسب و روسیه –چین و اوکراین و از سوی دیگر تضعیف  جبهه مخالفان و احتمالا ابطال پروانه فعالیت حزب دموکراسی اقوام را در دستور کار خود دارند.

ظهور احزاب قومگرا که ابتکار عمل حزب حاکمیت عدالت و توسعه در دو دهه اخیر بوده و بیشتر در راستای تجزیه آرای مخالفان و استفاده از این پتانسیل حدود 10 درصدی در برهه های حساس به نفع خود بوده است، امروز علاوه برحزب حاکم بلحاظ تمایل حزب مزبور به باز نمودن پای عوامل بیگانه و بین المللی به ترکیه موی دماغ حزب حاکم شده است . تداوم حضور سلیمان سویلو نیز که در پی افشاگریهای سدات پکر (رئیس گروه مافیای سابقاً متمایل به حزب حاکم) به شدت در نزد افکار عمومی وجهه خود را از دست داده و به وجهه حزب حاکم آسیب می رساند، اما معلوم نیست ابقای اشخاص از این دست در پستهای حساس برای حفظ شاکله و وجهه حزب یا اتوریته ملی در ترکیه است یا از سوی دستهایی با هدف کاملا متضاد با گزاره فوق حمایت می شود . گفته می شود مهمترین حامی سویلو حزب حرکت ملی است که تا چهارسال پیش سرسخت ترین مخالف حزب حاکم بود و جمله دولت باحچه لی (رئیس حزب حرکت ملی گرا) همچنان انعکاس خود را در قسمتی از افکار عمومی حفظ نموده که در خصوص حزب حاکم می گفت: نفس گرگ را همواره در پشت گردنتان خواهند شنید.

این حزب که امروز وضعیت مناسبی ندارد، تنها همراه موثر حزب حاکم بشمار میرود .

حوادث ماههای آتی تا انتخابات در بهار سال آینده، تصویر روشنتری در خصوص وضعیت احزاب و اشخاص در نزد افکار عمومی خواهند داد، اما آنچه که در حال حاضر مشهود است؛ اشخاصی همچون امید اؤزداغ (رئیس حزب ظفر)، مرال آک شنر (رئیس حزب خوب)، منصور یاواش (شهردار آنکارا- از حزب جمهوریتخواه خلق) در حال کسب اعتبار و محبوبیت در نزد افکار عمومی هستند در حالیکه شخص اردوغان (رئیس جمهوری فعلی ترکیه و رئیس حزب عدالت و توسعه)، اکرم امام اوغلو (شهردار استانبول- از حزب جمهوریتخواه خلق)، سلیمان سویلو (وزیر کشور)، دوغو پرینچک (رئیس حزب وطن) و دولت باحچه لی (رئیس حزب حرکت ملی) با سلب اعتبار روزافزون در نزد افکار عمومی مواجه هستند.

با وجود نسبت بالای افرادی که نظر مساعدی نسبت به هیچ کدام از احزاب موجود ندارند، به نظر می رسد نرخ مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری آتی پایین باشد که این موضوع در صورت تحقق به نفع حزب حاکم خواهد بود. ضمن اینکه عدم تدبیر اندیشی جدی و عملی در خصوص پناهجویان خارجی ساکن در ترکیه، تداوم و یا تعمیق وضعیت نامناسب اقتصادی کنونی، طولانی شدن جنگ روسیه و اوکراین، تداوم گفتمان تهاجمی مسئولان منسوب به حزب حاکم در دولت نسبت به انتقادهای وارده بجای موضعگیریهای اصولی و ... مهمترین عامل تهدید کننده این حزب در انتخابات آینده است.

رسول داغسر- اردیبهشت 1401


ادامه مطلب
چهارشنبه 21 اردیبهشت 1401

پنج هزار و ۶۶۱ دانشجوی ایرانی در ترکیه

پنج هزار و ۶۶۱ دانشجوی ایرانی در ترکیه

رئیس سازمان آموزش عالی ترکیه از حضور پنج هزار و ۶۶۱ دانشجوی ایرانی مشغول به تحصیل در ترکیه خبر داد و گفت که بین دانشگاه‌های ۲ کشور ۴۱ پروتکل همکاری وجود دارد.
به گزارش خات نیوز، نشست بررسی نقش دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در ترکیه در گسترش و تقویت روابط 2 کشور در مرکز آموزش عالی جمهوری ترکیه برگزار شد.

محمد فرهادی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری جمهوری اسلامی ایران و محمد ابراهیم طاهریان فرد سفیر جمهوری اسلامی ایران در این نشست شرکت داشتند.

یکتا سراج رئیس سازمان آموزش عالی ترکیه تعداد دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در ترکیه را پنج هزار و 661 دانشجو خواند و گفت: بین دانشگاه‌های 2 کشور 41 پروتکل همکاری وجود دارد.

وی همکاری‌های آموزش عالی ترکیه و ایران را استراتژیک خواند و افزود: ایران و ترکیه در بسیاری از زمینه‌ها دارای اشتراک‌های فراوان هستند. هر 2 کشور در زمره اقتصادهای در حال رشد هستند و از قدرت‌های منطقه به شمار می‌روند ولی مهمترین نقطه مشترک آنها جمعیت جوان است و رشد کیفی جوانان 2 کشور هم به نفع آنها و هم به نفع منطقه خواهد بود.

فرهادی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری جمهوری اسلامی ایران نیز در این نشست ایران و ترکیه را 2 رکن مهم جهان اسلام و 2 کشور بزرگ و مقتدر منطقه با داشتن تاریخ، فرهنگ و مرزهای طولانی که نقش مهمی در ثبات و پیشرفت همه جانبه منطقه دارند، خواند.

وی با بیان اینکه مراودات تاریخی ایران و ترکیه نه تنها در امر تجارت و سیاست بلکه در امور فرهنگی، علمی و دانشگاهی ریشه در سال‌های طولانی و درازمدت دارد، گفت: در این میان دانشجویان 2 کشور به عنوان سفیران واقعی ، مردمی و آگاه 2 کشور عمل کرده و پایه‌های این مراودات را پایدار کرده‌اند.

فرهادی با اشاره به اینکه حدود پنج میلیون دانشجو که 900 هزار نفر از آنها در مقاطع تحصیلات تکمیلی تحصیل می‌کنند، 38 پارک علم و فناوری و 167 مرکز رشد گوشه‌ای از ظرفیت‌های علمی کشورمان است، گفت: کسب رتبه‌های 15 و 16 تولیدات علمی دنیا براساس ایندکس‌های اسکوپرس و ای اس ای، ساخت ماهواره و ماهواره بر، ساخت ابرکامپیوتر، دستیابی به تکنولوژی تهیه رادیوداروها و گرفتن الکتریسیته از پسامندهای خانگی نیز بخشی از موفقیت‌های کشورمان است.

وی گفت: مطمئن هستیم که اگر این ظرفیت‌های مهم با توانمندی‌های کشورهای دوست همچون ترکیه گره زده شود، سعادت و موفقیت بیشتر 2 کشور را به همراه می‌آورد.

فرهادی با تاکید بر اینکه یکی از پایه‌های اساسی گسترش روابط 2 کشور نخبگان آن و دانشجویان هستند یادآور شد : اعتقاد ما بر این است که ایرانیان مقیم خارج از کشور هر جا که باشند دلشان برای پیشرفت وطن می‌تپد.

وی در ادامه افزود: انتظار ما این است که دانشجویان 2 کشور با گذراندن بخشی از دوره تحصیلی خود در کشور دیگر یا در صورت حضور در کشور ترکیه با گذراندن بعضی از واحدها و بخشی از تحقیق خود در ایران بستر همکاری‌های عمیق دوجانبه را فراهم آورند تا از این طریق گسترش روابط به همراه آن به وجود آید.

محمدابراهیم طاهریان‌فرد سفیر جمهوری اسلامی ایران نیز در سخنان خود در این مراسم ایران و ترکیه را 2 ملت بزرگ با ریشه‌های فرهنگی و حوزه‌های مشترک خواند.

وی با تاکید بر اینکه ترکیه امن، باثبات و توسعه یافته باعث خرسندی ملت ایران است، گفت: دانشجویان ایرانی در ترکیه نیز به عنوان پلی در تعمیق و تحکیم این روابط باید وظایف خود را به جای آورند.

وی گفت: ششمین دوره همایش علمی بین‌المللی دانش آموختگان و دانشجویان ایرانی خارج از کشور در آنکارا در زمانی برگزار می‌شود که استقرار ثبات و آرامش در فضای سیاسی و اقتصادی ایران طی یکسال گذشته موجب امیدواری و نشاط بیشتر در جامعه ایرانیان در داخل و خارج از کشور شده است.

«دریا اورس» رئیس سازمان عالی فرهنگ، ادبیات و تاریخ ترک نیز در تشریح روابط فرهنگی 2 کشور گفت: بعد از فروپاشی دولت عثمانی و تشکیل دولت ترکیه در سال 1923 میلادی ملت ترکیه راهی جدید را در پیش گرفت و روابط ترکیه با کشورهای مختلف دوباره تنظیم شد.

به گفته اورس، ایران و ترکیه به عنوان 2 کشور دوست و همسایه و قدرتمند دارای چنان اشتراک‌هایی هستند که موجب نزدیکی آنان شده است. هر 2 کشور در یک محدوده جغرافیایی مشترک زندگی کرده‌اند و بعد از قبول اسلام نیز هر دو کشور مشترکات خود در زمینه‌های اسلامی را توسعه داده‌اند.

وی با اشاره به اینکه ایران و ترکیه به عنوان 2 کشور بزرگ منطقه از امکانات یکدیگر استفاده کرده‌اند، عنوان کرد: حتی در دوره‌های تاریخی که مشکلاتی بین صفوی‌ها و عثمانی‌ها موجود بود مبادلات فرهنگی بین فرهیختگان 2 کشور قطع نشده و تداوم یافت.

در پایان این مراسم لوح‌های یادبودی برای دانشجویان ایرانی که تحصیلات خود را در مقاطع مختلف تحصیلی به عنوان دانشجوی نمونه در دانشگاه‌های ترکیه به پایان رسانده‌اند و همچنین به سه دانشجوی برتر کنکور دانشجویان خارجی ترکیه که ایرانی هستند، اعطاء شد.

ادامه مطلب
پنجشنبه 17 تیر 1395

سهم ایرانی‌ها از معاملات مسکن در ترکیه

سهم ایرانی‌ها از معاملات مسکن در ترکیه

بر اساس گزارش‌های موسسه آمار ترکیه در ماه دسامبر 2015 کشور ایران با بعد از جمهوری آذربایجان در رتبه هشتم خریداران خارجی مسکن در ترکیه است.

به گزارش خبرگزاری خات تصاویر رنگارنگ از خانه‌های زیبا و مجلل خارج از کشور، چشم‌اندازهای باشکوه روبه‌دریا و کوهستان، کمترین فاصله به مراکز اصلی شهر و دانشگاه‌ها و مهم‌تر از همه گرفتن حق اقامت … این‌ها اصلی‌ترین نکاتی است که شوهای تبلیغاتی تلویزیون به نمایش می‌گذارند تا ایرانی‌ها را به خرید ملک در خارج از کشور ترغیب کنند. این تبلیغات حالا دامنه گسترده‌تری پیداکرده است و از چند تیزر تبلیغاتی در شبکه‌های ماهواره‌ای به دفاتر فروش داخلی و فایل آگهی بنگاه‌داران ایرانی کشیده شده اما این انتهای رویای خارج نشینی در خانه‌های لوکس به شمار نمی‌رود. در پشت پرده اقامت به‌شرط خرید ملک و قیمت ارزان، داستان مفصلی وجود دارد.

طبق آمارهای ارائه‌شده توسط موسسه آمار ترکیه فروش مسکن به خارجی‌ها در پنج ماه نخست سال 2015 افزایش‌یافته و همچنان خریداران بیشتری جذب بازار مسکن در شهرهای بزرگ ترکیه و شهرهای ساحلی این کشور می‌شوند.

گزارش موسسه آمار ترکیه نشان می‌دهد در سال 2015 در ترکیه 22 هزار و 830 فقره ملک به خارجی‌ها فروخته‌شده است. در بین شهرهای ترکیه آمار خرید ملک در استانبول نسبت به شهرهای دیگر بیشتر است. بر اساس همین گزارش در سال 2015 مجموعاً هفت هزار و 493 فقره ملک در استانبول و شش هزار و 72 فقره ملک در آنتالیا به خارجی‌ها فروخته‌شده است. بعد از آنتالیا شهرهای بورسا، یالوا، آیدین، منطقه موگلا و مرسین در رتبه‌های بعدی قرارگرفته‌اند. در این میان، آمار کشورهایی که اتباع آنها در ترکیه ملک خریده‌اند نیز قابل‌توجه است. عراق، عربستان سعودی، کویت، روسیه، انگلیس، آلمان و آذربایجان و پس‌ازآن ایران در رتبه‌های اول تا هشتم این آمار قرار گرفته‌اند.

طبق این آمارها در دسامبر 2015 ایران با خرید 79 ملک بعد از آذربایجان در رتبه هشتم قرار دارد.

این گزارش نشان می‌دهد از ماه می تا ژانویه سال 2015 خارجیان حدود هشت هزار و 97 فقره ملک در ترکیه خریداری کرده‌اند. این در شرایطی است که ظرف همین دوره در سال گذشته شش هزار و 806 عدد ملک توسط خارجیان خریداری‌شده بود. این خریدها بیشتر در استانبول، آنتالیا و بورسا انجام‌گرفته است.

خرید به‌شرط وجود وکیل
احمدرضا قرمز چشمه، کارشناس و مشاور املاک خارج از کشور در مورد قیمت‌های خرید ملک در ترکیه گفت: قیمت املاک در این کشور گران است و اگر با ملک مناسب و لوکسی مواجه شدید که بسیار ارزان‌قیمت بود، باید در قانونی بودن آن ملک تردید کنید. بسیاری از املاک ترکیه فاقد مجوزهای قانونی هستند و سند ندارند؛ بنابراین زمانی که مالکان می‌خواهند از شر چنین املاکی خلاص شوند، آنها را به خارجی‌ها می‌فروشند، چون خارجی‌ها آشنایی اندکی با قوانین ترکیه دارند.

این کارشناس با بیان این مطلب که باوجود «ناامنی داخلی و مهاجرت آوارگان سوری» همچنان ایرانی‌ها اصرار به خرید ملک در ترکیه دارند گفت: در حال حاضر ترکیه شرایط مطلوبی برای سرمایه‌گذاری در حوزه مسکن به علت مسائلی مانند قیمت‌های گران ملک، ناامنی‌های داخلی و خارجی، وجود بنگاه‌های املاک نامعتبر، نداشته و چیزی جز ضرر مالی عاید خریداران نمی‌کند.

وی در این مورد تصریح کرد: به‌هرحال اگر شخصی اصرار به خرید ملک در ترکیه دارد باید به دو نکته توجه داشته باشد؛ اولاً کشور ترکیه مناطق پررونق و مرغوب را به اتباع خارجی به‌خصوص ایرانی‌ها واگذار نمی‌کند؛ در ثانی خرید ملک را به‌صورت غیرحضوری، بدون وکیل و مترجم به‌هیچ‌عنوان انجام ندهند.

قرمز چشمه درنهایت گفت: در حال حاضر ترکیه در وضعیت بحرانی قرار دارد و به دلیل حمله‌های پی‌درپی داخلی و خارجی چشم‌انداز مثبتی ازلحاظ سرمایه‌گذاری ملکی ندارد.

بدون وکیل مجرب ملک نخرید
مسلم خان لری، یکی از فعالان تور ترکیه و فعال در عرصه خریدوفروش خارجی در پاسخ به این سؤال که باوجود ناامنی‌ها چرا مردم ایران اصرار به خرید ملک در ترکیه دارند؟ گفت: متأسفانه بیشتر هم‌وطنان در این مورد احساسی رفتار کرده و به تبلیغات پرزرق‌وبرق بسنده می‌کنند.

وی ادامه داد: طبق قوانین کشور ترکیه به هیچ اتباع خارجی اقامت دائم اعطا نمی‌شود و تبلیغات ملک ارزان‌قیمت و اقامت دائم راهکاری جز جذب متقاضیان خارجی برای فروش ملک‌های نامرغوب نیست.

خان لری گف: در ترکیه، به‌تناسب نوع ملیت سرمایه‌گذاران، مقررات خاص و متفاوتی برای فروش ملک به خارجی‌ها وجود دارد به‌طوری‌که انتقال کامل مالکیت فقط به تبعه‌های چند کشور خاص مجاز است و مابقی سرمایه‌گذاران در خرید سقف مشخصی از متراژ یا در برخی شهرهای ترکیه، محدودیت قانون دارند. به‌این‌ترتیب، فروش خانه‌های ممنوعه حتی به قیمت نازل به سرمایه‌گذار، عواقب غیرقابل‌جبران برای خریدار به همراه دارد.

وی در خصوص این موضوع خاطرنشان کرد: در برخی تبلیغات ملکی، برج‌های «نیمه‌کاره» یا «بدهکار به بانک»‌های ترکیه به خریداران معرفی می‌شود و دلال مربوطه، برای معرفی ویژگی‌های پروژه، در «هتل» یا خیابان قرار خود را تنظیم می‌کند؛ این سه روش عرضه ملک در ترکیه، به‌شدت از طرف کارشناسان حقوقی و اقتصادی، به‌نوعی طعمه برای منحرف کردن سرمایه‌گذاران تعبیر شده است. در این میان آنچه می‌تواند ریسک خرید ملک در ترکیه را کاهش دهد، استفاده از وکیل مجرب و مسلط به قوانین اقتصاد مسکن ترکیه و همچنین مراجعه صرف به آژانس‌های املاک معتبر و قانونی این کشور است.

ادامه مطلب
پنجشنبه 17 تیر 1395

قره باغ؛ بیشتر بشناسیم...

قره باغ

نام قره‌باغ از دو کلمه ترکی قره و باغ به معنی باغ سیاه و یا باغ بزرگ بوجود آمده ‌است. قره باغ نه نام یک شهر یا آبادی بلکه نام یک منطقه کوهستانی به وسعت حدود 5000 کیلومتر مربع در داخل خاک جمهوری آذربایجان است. مرکز این منطقه خودمختار، شهر خان کندی است. هرچند خبرها حاکی از آزادسازی قسمتهایی از آن توسط ارتش آذربایجان در درگیریهای اخیر (اوایل آوریل 2016) است ولیکن علیرغم وجود قطعنامه های متعدد بین المللی، بخش اصلی آن و چندین نقطه حائل بین منطقه و ارمنستان، همچنان تحت اشغال نیروهای ارمنستان است.

دوران روسیه تزاری و شوروی

پس از انعقاد قرارداد گلستان و ترکمنچای یا ترکمانچای روسها اقدام به کوچاندن ارامنه ایران به منطقه تحت تسلط خود شدند و ایالات مسلمان نشین ایروان و قره باغ را برای اسکان ارامنه تازه وارد درنظر گرفتند. پس از جنگهای عثمانی و روسیه ارامنه مناطق شرقی امپراطوری عثمانی که همراه روسها علیه عثمانیها وارد جنگ شده و پیروزیهایی بدست آورده بودند پس از عقب نشینی روسها مجبور مهاجرت به داخل مرزهای روسیه شده و ترکیب جمعیتی خان نشین ایروان و قره باغ را به نفع ارامنه تغییر دادند.

وضعیت فعلی

در تقسیمات اداری شوروی بخشی از جمهوری آذربایجان بود. در سال ۱۹۸۸ جنگ ارمنستان- آذربایجان بر سر این منطقه آغاز شد. مدتی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جنگ تشدید شد، و در سال ۱۹۹۴ پس از اینکه ارتش ارمنستان این بخش‌ها را به تصرف خود در آورد، جنگ با آتش‌بس تمام شد.

مقامات این ناحیه خود را یک کشور مستقل می‌دانند، ولی تا امروز هیچ کشوری این جمهوری خودخوانده را به رسمیت نشناخته ‌است. سازمان ملل نیز هنوز این بخش را بخشی از خاک جمهوری آذربایجان می‌داند.

در حال حاضر هر چند دیگر در خطوط مقدم آتس بس اعلام شده، اما دو طرف هنوز به لحاظ حقوقی و فنی در وضعیت جنگ علیه یکدیگر به سر می‌ برند و به همین سبب و نیز متکی بودن خود ارمنستان به کمکهای روسیه و کشورهای دیگر، امکان سرمایه گذاری و بالا بردن سطح رفاه در این ناحیه عملاً غیرممکن گردیده است.

خضر ابراهیم، معاون مطبوعاتی وزارت امورخارجه آذربایجان در این باره می‌گوید: «هر گونه فعالیتی توسط هر شرکت و سازمانی در ناحیه قره‌باغ فاقد پشتوانه قانونی است. فعالیت چنین شرکت‌ها و سازمان‌هایی هم خلاف مقررات بین‌المللی و هم خلاف قوانین داخلی جمهوری آذربایجان است.»  

ادامه مطلب
چهارشنبه 18 فروردین 1395

شاه (در) رفت!

شاه (در) رفت!


فکر می کنم این جمله بیشتر از رفتن شاه، صحنه ای تلویزیونی مربوط به تحرکات خیابانی مردم در تاریخ 27 دیماه 1356 را در اذهانمان تداعی می کند.[1] چرا که بسیاری از ما در آنروزها (اگر بودیم) در سطح قابل قبولی از بلوغ سیاسی نبودیم. البته اکنون نیز بسیاری از ما عادت کرده ایم که اخبار و حتی تفاسیر مربوطه را به صورت کوتاه و بسته بندی شده دریافت نموده و به کار و زندگیمان (؟!) برسیم.

در آن ایام برخی از وقایع، رسانه های سخن پراکنی دنیا و در نتیجه افکار عمومی جهان را متوجه این قسمت از کره زمین کرده بود. مخصوصاً رفتن شاه به اروپا به بهانه معالجه، ذهنهای کنکاشگر را به موشکافی واداشته بود. خیلی از این رسانه ها واقعا آنچه را که در شرف وقوع بود درک نکردند.[2] اینکه رسانه های داخلی اخبار را سالم عرضه نمی کردند، توجیهی مبنی بر عدم استقلال آنها از رژیم داشت ولی این توجیهی بر اینکه رسانه های خارجی همین اخبار را درست عرضه می کردند نبود. با توجه به اینکه باور بخشی از هموطنان به این رسانه ها ریشه در عدم آگاهی درست از تاریخمان دارد، حتی المقدور و به اختصار به نکات اساسی پیشینه محمدرضا شاه و رژیم منحوس پهلوی اشاره ای خواهم داشت:

محمدرضا در تاریخ 4 آبان ماه 1298 شمسی در محله سنگلج تهران به عنوان پسرِ رضا پالانی، رضا ماکسیمی یا رضا میرپنج، درجه‌داری سرکش و بلندپرواز در دستجات قزاق بدنیا آمد. هنگامی که نام خانوادگی «پهلوی» بر وزن یغلوی در سال 1313 شمسی بر نامش افزوده شد، پدرش نه سال بود که در پی یک کودتای انگلیسی و بعد از فرایندی چهارساله به عنوان شاه و سرسلسلة جدید (!) ایران از سوی مجلس فرمایشی تفویض اختیار شده بود!

فلسفه وجودی رژیم پهلوی عبارت بود از: 1- آسودگی خاطر بریتانیا از جانب مسیر ایران(که به صورت یکپارچه و بدون منطقه‌بندیهای زمان تزارها در چنگهای انحصاری بریتانیا افتاده بود) در خصوص هر گونه حمله احتمالی روسیه به هند، 2- تضمین تسلط انحصاری بر این سفره غنی یا حداقل تضمین سهم شیر ازآن برای بریتانیا، 3- تحمیل رژیمی مبتنی بر سلطه فرهنگی و زبانی یک قوم و آسیمیلاسیون اکثریت دیگر و بستن راه انسجام و هرگونه همگرایی سراسری جامعه ایران در مقابل استثمار خارجی و دسیسه‌های رنگارنگ آنها با لعابهای داخلی و ... .

این بخش از تاریخ ایران (علیرغم قلم‌فرسائیهای متعدد) یکی از سربه‌مهرترین فصول تاریخ معاصر است.

در واقع انگلیسیها از دهها سال پیش تمام تلاشهای خود را در جهت تامین امنیت مستعمره ثروتمندشان هند متمرکز کرده و در این راستا تسلط کامل بر ایران را که خود سفره‌ای غنی به شمار می رفت مد نظر قرار داده بودند. قاجارها با توجه به تقابل منافع بریتانیا با معادلات منطقه‌ای و مخصوصاً با اقدامات اصلاحاتی احمدشاه، به صورت خطر بالقوه‌ای جلوه‌گر شده بودند. انگلیسیها دیگر قاجارها را نمی‌خواستند اما بیداری مردم در پی قیام مشروطه در مسیری صحیح و صلح‌جویانه را نیز که می‌توانست استقرار حکومت مرکزی را تضمین نماید بسیار مخاطره‌آمیز می‌دیدند. آنها با وقوع انقلاب در روسیه و ترک سر این سفره از سوی این تنها رقیب سرسخت، فرصت را مغتنم شمرده و کودتای مزبور را توسط عوامل داخلی خود به انجام رسانیدند. این کودتا زمینه‌چینیهای گسترده ای داشت که یکی از وجوه آن به شکل قحطی تحمیلی به مرگ میلیونها ایرانی انجامید.[3] رضاخان وعده‌های سفارشی مبنی بر تاسیس جمهوری را نیز به فراموشی سپرد. در واقع نظام جمهوری چیزی نبود که برای رضاخان میرپنچ با توجه به سطح سوادش قابل درک باشد و شخصیت وی نیز چنین چیزی را در مقام صدارت امور بر نمی‌تافت و مهمتر از همه این نظام دارای مخاطرات زیادی برای منافع استعماری و امپریالیستی انگلیس بود. این نوع نظام از سویی بدلیل شرکت مردم در قالب احزاب مختلف در حاکمیت، هزینه‌های بازیها و دسیسه‌های داخلی و خارجی را بالا می‌برد و استقرار نظام را تضمین می‌کرد و از سوی دیگر راه را برای دخالت قدرتهای دیگر از طریق برخی از عوامل داخلی همسو با خود باز می‌نمود. یعنی از هر جهت مغایر با منافع انگلیس بود. حتی رضاخان مخالفت انگلیسیها با تاسیس جمهوری در ایران را در دیدار با سفیر ترکیه به وضوح بیان می‌کند.[4]

وی که به شدت دوست داشت با آتاتورک مقایسه شود، در جریان جنگ جهانی دوم، هنگامی که عبور کاروانهای تسلیحات برای نجات شوروی لازم و ضروری گردید هوس کرد مانع از این کار شود. مقاومت در برابر دشمن متجاوز فی نفسه امر مقدسی است لیکن چند جای کار اشکال داشت:

1- شاه(؟!)، گماشتة انگلیسیها یعنی یکی از طرفهای اصلی خواهان عبور از ایران بود و اقدام شاه، نه مقاومت، که سرکشی به شمار می‌رفت. 2- آلمانیها اراجیفی از قبیل «همسانی ایرانیان (در واقع فقط هموطنان فارس‌زبان که به ناحق از سوی این اوباش تمثیل می گردیدند) و آلمانیها!»، «نژاد اریایی(؟!» و «لزوم نزدیکی بیشتر و کمک به همدیگر»[5] در گوش شاه و محافل نزدیک به وی خوانده و دل او را در خصوص لزوم تداوم وفاداری به ارباب و اینکه منافع ملی (؟!) در همراهی با آلمانیها بهتر تامین خواهد شد یا انگلیسیها، دچار تردید کرده بودند.

مسائل و عواملی از این قبیل دست به دست هم دادند تا پهلوی پدر هوس بکند! نتیجه البته مشخص بود. فقط چند روز بعد از تخت به زیر کشیده شد. شرایط خاص ناشی از جنگ جهانی باعث شد تا انگلیس در خصوص جایگزینی رضاخان، به مذاکره با همقطاران جنگی خود تن در دهد. به دنبال عزل رضاشاه و تبعید وی به جزیره‌ای دوردست در اقیانوس اطلس، کشورهای اشغالگر بر سر گزینه پادشاهی ایران به مذاکره پرداختند.

اشغالگران، نخست، محمدحسن‌میرزای قاجار، برادر احمد شاه و ولیعهد وی را با هدف بازگرداندن سلطنت به قاجاریه مدنظر قرار دادند. این گزینه گویا به دلیل ناآشنایی محمدحسن با ایران (؟!) کنار گذاشته شد. به این ترتیب سران انگلستان، شوروی و آمریکا، گزینه دوم یعنی محمدرضا پهلوی را به عنوان شاه ایران انتخاب کردند. مجلسِ درهم شکستة وقت ایران نیز همانگونه که تحت فشار، انقراض سلطنت قاجاریه را پذیرفته بود، باز تحت فشار اشغالگران، پادشاهی محمدرضا پهلوی را پذیرفت.

به این ترتیب محمدرضا پهلوی در شرایطی در ۲۲ سالگی به جای پدر نشانیده شد که عنانش در دست آنگلوساکسونها بود. چنانکه آمریکاییها نیز از این موقع به بعددر کنار انگلیسیها صاحب سهم شدند. آنها حتی مجبور شدند به شوروی نیزحداقل در عرصه‌های اقتصادی سهم بیشتری قائل شوند. در دوره محمدرضا، کشور وقایع و بعضاً فجایع چندی را تجربه کرد.صاحب موقعیت ویژه بودن بدون برخورداری از شعور استفاده ازآن به عنوان فرصت، برای کشورهای عقب مانده یا ظاهرا توسعه یافته همواره مایه دردسر بوده است. احمدشاه، آخرین شاه قاجار و دموکرات‌ترین شاه تاریخ ایران عبارت جالب توجهی در تعریف این مساله بکاربرده بود.در واقع نه پهلوی پدر و نه پهلوی پسر نتوانستند این مورد را رعایت کنند. همانطور که احمدشاه نتوانسته بود. شاه پسر قبل از اینکه در تاریخ 26 دیماه 1357 به خارج پرواز (فرار) کند، در مرداد سال 1332 نیز پرواز (فرار) مشابهی را تجربه نموده بود. دولت مصدق با سماجت خاص خود در پیگیری برخی از منافع ملی، او را ترسانده بود. لیکن امریکاییها با اجرای کودتای 28 مرداد و تصفیه فضا، مجدداً او را به کشور بازگرداندند. محمدرضا با اقدام به برخی بداعتها، از چشم اکثریت مردم خود (سوای مفتخورهای جاکرده در حلقه‌های اطراف دربار و خوش‌باوران) افتاده بود.

محمدرضا در کنار سردمداری حکومتی عمیقاً استبدادی، به ملی‌گرایی فارسی (و البته تحت پوشش ایران و ایرانی) و باستانگرایی تخیلی[6] توجه ویژه‌ای نشان می‌داد. عدم نهادینه کردن اصل برتری حقوق و قانون، برخوردهای مهلک امنیتی با روشنفکران ملی و قومی، نفوذ بی‌حدو حصر و خودسرانه خانواده‌های درباری بر کشور، تشکیل حکومت پلیسی، بی اعتنایی به پلورالیسم و تشکیل احزاب فرمایشی، ویرانی روستاها و تضعیف کشاورزی، رشد افسار گسیخته حاشیه‌نشینی، بی‌توجهی به توزیع صحیح ثروت، ثروت اندونزیهای غیر قانونی، گسترش رشوه و فسادهای مالی و در نهایت گرفتار شدن در پنجه بیماری خودبرتربینی از دیگر ویژگیهای منفی رژیم پهلوی بود.

وضعیت او مخصوصاً بدنبال قیام تبریز که به اعتبار جمعیت و سطح آگاهیهای سیاسی روز هنوز جایگاه ویژه خود را داشت بدتر شده بود. در واقع پهلویها و محافل وابسته، بعد از نیم قرن صدارت امور، در اجرای یکی از ماموریتهای اصلی خود که انزوای پایگاه دوم سلسله منقرضه قاجاریه و همچنین مغز متفکر ایران و محور اصلی بیداری عمومی (قیام مشروطه) بود، موفقیت کافی بدست نیاورده بودند.[7] کشور وارد قیامی سراسری شد و به تدریج نائره های انقلاب، اکثر شهرها و حتی روستاهای ایران را نیز دربرگرفت.[8] با شدت‌ گرفتن انقلاب با رهبری حضرت امام (رحمت‌ا...‌علیه)، شاه به همراه با خانواده خود و بخش بزرگی از داراییهای ملی، در ۲٦ دیماه سال ۱۳٥۷ به سوی اربابان خود پرواز (فرار) کرد.

روز بعد روزنامه اطلاعات تیتر اصلی خود را چنین انتخاب کرده بود:

«شاه رفت».

رسول داغسر- به بهانه 26 دی 1357

******************************

[1] - در این تصویر مشهور، شخصی شماره آنروز روزنامه اطلاعات با تیتر بزرگ «شاه رفت» را بالای سر خود گرفته است. این جمله دو کلمه‌ای، ترجمان شعف و خروش مردمی است که همان روز به خیابانها ریخته اند.

[2] - بسیاری از این رسانه های بیگانه حتی بعضاً با نقابی ملی (؟!) هنوز در همان خط سیر کرده و اخبار را با دستکاریهای حرفه ای مخصوص (!) عرضه می کنند.

[3] - قحطی، زمانی اتفاق می‌افتد که سراسر ایران در اشغال نظامیان انگلستان است، اما آنها نه تنها هیچ کاری برای مبارزه با قحطی و کمک به مردم ایران نکردند، بلکه عملکردشان اوضاع را وخیم‌تر کرده و سبب مرگ میلیونها نفر می‌شود. درست زمانی که مردم ایران به دلیل قحطی نابود می‌شدند، ارتش بریتانیا مشغول خرید مقادیر عظیمی غله و مواد غذایی از بازار ایران بود و با این کار هم افزایش شدید قیمت مواد غذایی را سبب می‌شد و هم مردم ایران را از این آذوقه محروم می‌کرد.  انگلیسی‌ها حتی مانع واردات مواد غذایی از کشورهای دیگر مخصوصاً مناطق بین‌النهرین که با فروپاشی عثمانی تحت اشغال خود در آورده بودند، به ایران می‌شدند. به علاوه در زمان قحطی، انگلیسی‌ها از پرداخت پول درآمدهای نفتی ایران استنکاف ورزیدند. بدین‌ترتیب مردم نگون‌بخت ایران بزرگترین قربانیان بی‌نشان جنگ جهانی اول شدند.

طبق اسناد آمریکایی، در سال 1914 جمعیت ایران 20 میلیون نفر بود که در سال 1919 به 11 میلیون نفر کاهش یافت، یعنی حدود ده میلیون نفر از مردم ایران از گرسنگی و بیماری‌های ناشی از کمبود مواد غذایی و سوءتغذیه مردند. نتایج انتخابات 1917 که برای دوره چهارم مجلس برگزار شد، روشن می‌سازد، جمعیت تهران دست کم چهارصدهزار نفر بوده که در سال 1920 به 200 هزار نفر کاهش یافته بود.

[4] -  ممدوح شوکت (سفیر جدید ترکیه) قرار بود در صحبت با رضاخان ایده و آرمان جمهوریت را به وی تلقین کند ... وی در ... دیداری که با رضاخان داشت، اطلاعاتی در مورد نظام جمهوری در اختیار او گذاشت و رضاخان اظهار کرد که انگلیسیها با وی به شدت مخالفت می‌کنند و اضافه نمود که مجبور است از خود در مقابل اعیان، ملاکین و روحانیون دفاع کند.

[5] - باید توجه داشت که در روابط بین الملل، استفاده از واژگانی چون دوستی و ... کاملاً وابسته به منافع طرفها بوده و برداشتهای قبیله‌ای و احساسی از اینگونه واژگان همواره موجب بدبختیها بوده است.

[6] - اوج این باستانگرایی مبتنی بر داده های تاریخی با نقاط ناشفاف بسیار (که بعضاً برخی از معاصرین آلوده به افکار فاشیستی را نیز به انجام کارهای احمقانه‌ای -البته نه در حد خود طاغوتیها-  سوق می‌دهد!)، مراسم احمقانه شاه در سال 1350 در تخت جمشید با هزینه های هنگفت بود که موجب بروز اعتراضاتی نیز گردید.

[7] - بدیهی است تبریز بنا به برآوردهای لرد کرزن (مامور ویژه دربار انگلیس در ایران در اویل قرن بیستم) با حدود 300 هزار نفر جمعیت در اواخر سلسله قاجاریه، دومین شهر بزرگ ایران بود. در حالیکه تهران پایتخت با 350 هزار نفر جمعیت بزرگترین شهر و اصفهان با حدود 80 هزار نفر سومین شهر ایران بوده است. در واقع شهر تهران بعد از 150 سال مرکزیت حکومت، تازه بعد از نیمه دوم قرن نوزدهم از تبریز پیشی گرفته است. کسب عنوان «شهر اولینها» از سوی تبریز نیز نه به خاطر نزدیکی آن به اروپا، بلکه دارا بودن توجیه اقتصادی- سیاسی- اجتماعی و فرهنگی این شهر بوده است.

[8] - قیام تبریز در روز چهلم قیام مردم و طلاب قم اتفاق افتاد. این قیامها با پیوستن شهرهای دیگر تا فرار شاه و پیروزی انقلاب هر چهل روز یکبار و به صورت زنجیروار ادامه یافت

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

منابع:

* دکتر مجد، محمدقلی: از قاجار به پهلوی، ترجمه سید رضا مرزانی و مصطفی امیری؛ تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1390

* رحیم زاده صفوی، علی اصغر: اسرار سقوط احمدشاه (خاطرات رحیم زاده صفوی)، به کوشش بهمن دهگان؛ تهران، نشر فردوسی، 1362

* دکتر مجد، محمدقلی: قحطی بزرگ، ترجمه محمد کریمی؛ تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386

* دکتر پیو- کارلوترنزیو: «رقابت روس و انگلیس در ایران و افغانستان»، ترجمه دکتر عباس آذین، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1359

* 500 سال فرسایش زمان در چالدران؛ از نگارنده، نشر نباتی، تبریز، 1392

* مکی، حسین؛ تاریخ بیست ساله ایران، جلد اول: کودتای 1299، و جلد د.م: انقراض قاجاریه و تشکیل سلسله دیکتاتوری پهلوی، موسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، 1357 (جلد اول) و 1358 (جلد دوم)

* دکتر ذوقی، ایرج؛ تاریخ روابط سیاسی ایران و قدرتهای بزرگ (1925- 1900)، شرکت انتشاراتی پاژنگ، تهران، 1368

 * Cin, Barış: Türkiye- İran siyasi ilişkileri (1923- 1938), IQ Kültür Sanat Yayıncılık, İstanbul, 2007 (تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد، این اثر هنوز به فارسی ترجمه نشده است)



ادامه مطلب
شنبه 19 دی 1394

در واکنش به توهینهای مکرر رسانه ملی (؟!!!) به بخش عظیمی از جامعه

آخرین توهین رسانه ای که گفته می شود ملی است را به بخش بزرگی از جامعه شریف ایران شدیداً محکوم می کنیم. همچین اتفاقی چنانچه در یکی از کشورهای با فرهنگ اصیل و بالا اتفاق می افتاد، رئیس تشکیلات مقصر، قبل از اینکه مردم تف به صورتش بیاندازند فورا استعفا می داد. در غیر اینصورت از سمت خود برکنار می گردید. ضمنا منسوبین اقوام دیگر آن کشور نیز چنین اقدام شنیعی را محکوم می کردند. به هر حال این کارها چیزی عاید کشور نمی کند و من بیشتر تاسفم از آن است که برخیها (نه همه منسوبین سایر اقوام) خوشحال هم می شوند. ذیلاً مطلبی از این قلم را تقدیم خوانندگان گرامی خودم از سراسر ایران عزیز می کنم:

این مطلب چندی پیش به رشته تحریر در آمد و با نگاهی انتقادی نسبت به بحثهای انحرافی موجود در شبکه های اجتماعی نوشته شده لیکن با توجه به توهین اخیر شبکه دو سیما در برنامه فیتیله به انبوه ترکان سرزمین عزیز و مشترکمان ایران در اینجا به عنوان اعتراض و یادآوری برخی نکات به مردم آگاه و مسئولین دلسوز آورده می شود.

چه کسی ایرانیتر است؟!!!

شما چه فکر می‎کنید؟ احساس و ذهنیتی که در نگاه اول از این جمله در شما متداعی می‎شود چیست؟

شاید هم می‎گویید چه سوال احمقانه‎ای!

جمله سوالی فوق، ترجمه حال زمینه مباحثی است که در رسانه‎های تصویری، مجازی، مطبوعاتی و ... کشورمان از خیلی وقت پیش و مخصوصاً بصورت هجمه‎ای وسیع و همه‎جانبه و به طرز شگفتی‎آوری به موازات سیاستهای خبرپراکنی و ذهنیت‎سازی کانالهای تلویزیونی، اینترنتی و مطبوعاتی منسوب به غارتگران سابق و فراری بیت‎المال یا متعلق به برخی کشورهای غربی در قبال ترکان تاریخ‎ساز و میهن‎پرست این کشور ایجاد شده است.

مباحثی با مضامین «ما آذری هستیم نه ترک!» (1)، «زبان مردم آذربایجان از زمان مهاجرت سلجوقیان/مغولها/صفویان و (؟!) ترکی شده است»، «زبان و گویش اصلی آذری جزو زبانهای ایرانی بوده است!!»، «او دیگر فارس است!» (2)، «فلانی که این را نوشته/گفته/کشیده و ...، خودش ترک بوده یا هست» و ... که واکنشها و پاسخهایی را نیز می طلبد و در پی می‎آورد، این سوال را در ذهن (هنوز مسخ نشده) ایجاد می‎کند که آیا این بحثهای علمی (؟!) برای اثبات حقانیت کدام محفل/عده/ قوم در رابطه با دارا بودن اصالت ایرانی است؟

خوب، از چیدمان جملات به ترتیب فوق چنین استنباط می‎شود که ماهیت و مسیر مباحث مذکور کلاً اشتباه و انحرافی است و به عبارت دیگر نوشته حاضر در جهت القاء/تفهیم این موضوع (اشتباه بودن ماهیت مباحث مذکور) است.

سوال اصلی این است که؛ چرا مطالعه و بحث در رابطه با اینکه «من ترکم یا آذری، (اگر احیاناً ترکم) کی ترک شده‎ام، آیا وحشی بوده‎ام/ هستم یا متمدن» اینقدر مهم است یا اهمیت یافته است؟

با نگاهی به تاریخ حضور این مباحث در کشورمان متوجه خواهیم شد که نقططه آغاز آن مربوط به اوایل قرن حاضر شمسی است. یعنی ظهور رضاخان میرپنچ به عنوان شاهنشاه ایران بدست انگلیسیها. محافل فراماسون که در سایه شاه مزبور قرار داده شدند و اکثراً در سایه حرکت کرده اند القائات شوونیستی- فاشیستی خود را همواره به راس رژیم طاغوتی تزریق و این افکار را از طرق گوناگون برای اعمال در جامعه تجویز کردند. اهمیت این جنبه از رژیم کودتایی این بود که وجوه افتراق ایران با همسایگان تشدید شده، احتمال همگرایی اصولی و استراتژیک در آنها به حداقل رسانیده شده و در طول زمان حتی از بین برود.

به اشاره ارباب ماورای آبی و به دست محافل مذکور تمامی فشار مخصوصا بر روی ترکان میهن پرست کشور آورده شد زیرا علاوه بر اینکه آخرین سلسله ترک تبار با طراحی انگلیسیها و همکاری همه جانبه محافل مذکور سرنکون شده بود، ترکان جمعیت قابل توجهی (اکثریت نسبی جمعیت) را تشکیل می دادند و مهمتر از همه اینکه این بخش از جامعه همواره هوشیار و حساس به سناریوهای امپریالیستی بوده و برخوردار از قابلیت واکنش موثر بوده است.

امروز جامعه ایرانی نیک می داند که تاریخ دوره قاجار بوط خاص و سلسله های ترک بطور عام به کلی متاثر از طرز نگرش محافل مذکور و در جهت تنظیم افکار عمومی با هدف نهایی خدمت به صهیونیزم و امپریالیزم جهانی بازنویسی و به خورد ایشان داده شده و اگر این بخش از جامعه در اوایل قرن حاضر اکثریت نسبی را تشکیل می داده اند هنوز دارای همین ویژگی هستند یا فاصله زیادی با آن ندارند (3) شاید هم هدف از طرح این بحثها ایجاد شک و تردید در حق بودن حقوق بوده و هست؟! یا اینکه بخشی از انرژی فکری و ارزشهای فرهنگی جامعه را نشانه رفته و با اصرار و لجاجت در جا می‎کوبد. بزرگترین وحشت این محافل خدمتگزار بیگانه، عدم مایوس و رادیکالیزه شدن ترکان و تداوم حس تعلق و درک صحیح این مردم از جایگاه واقعی خود در کشورمان است. آنچه که امروز از تمام حوادث در جریان در منطقه و به شکلی که از رسانه‎های فارسی‎زبان بیگانه پمپاژ می‎شود در راستای خدمت به خیال موهومی است مبنی بر اینکه جای مزدور، وطن‎فروش و تروریست با شهروند تاریخ‎ساز و میهن‎پرست نخست در اذهان و بعد در عمل عوض شود. چیزی که قبلاً در دوره پدر و پسر (با کوک انگلیسی) کار شد و موجب ایجاد توهم بزرگی در عده‎ای گردید در حدی که به شکل سخیف، غیر انسانی و خطرناکی شهروندان نجیب کشور عزیزمان را مورد تحقیر قرار دادند.

اگر فکرمی کنید که نگارنده نیز در عین تلاش برای تبیین یک موضوع در دامی از نوع مباحث یاد شده افتاده است به شما حق خواهم داد. لیکن لازم دیدم موضوع را برای آندسته از میهن‎پرستان واقعی و عاقبت‎اندیش (اعم از ترک و فارس و لر و ...) که با مباحث مطروحه در رسانه‎ها مواجه می‎شوند کمی باز کنم و جواب سوال را با مثالهایی جهت طراحان مغرض مباحث یاد شده بدهم.

از هر منظر که نگاه کنید خواهید دید که شهید مهدی باکری (متولد میاندوآب، دین: اسلام، زبان مادری: ترکی، تابعیت: ایران)، شهید صیاد شیرازی (متولد درگز، دین: اسلام، زبان مادری: ترکی، تابعیت: ایران)، شهید علی اکبر شیرودی (متولد تنکابن، دین: اسلام، زبان مادری: مازنی، تابعیت: ایران)، شهید مرحمت بالازاده (متولد مغان، دین: اسلام، زبان مادری: ترکی، تابعیت: ایران)، شهید ابراهیم بیراوند (متولد خرم آباد، دین: اسلام، زبان مادری: لری، تابعیت: ایران) و یا نادرشاه، عباس میرزا، شیخ محمد خیابانی، مصدق، شاه عباس کبیر و میلیونها مانند اینها همگی از کوروش (متولد؟، دین:؟، زبان مادری:؟، تابعیت:؟) (4)، و امثالهم ایرانیتر است. زیرا هویت ایرانی بر پایه الف) دین: اسلام، ب) نژاد: شهروندی جمهوری اسلامی ایران (5)، ج) زبان: رسمی فارسی در عین احترام (انشاا...) عملی به سیار زبانهای مورد تکلم در کشور و در چهارچوب قانون اساسی و د) ... است.

بنابراین پاسخ سوال مطروحه در مباحث مذکور به صورت زیر خلاصه و مختصر ارائه می شود:

هر شخص دارای شناسنامه صادره از تمام نقاط ایران، ایرانی است و به یک اندازه! بحث بر سر اینکه خائن به وطن، تروریست، عمال ارزان قیمت بیگانه و ... (6) دارای هویت ایرانی البته چیز دیگری است و موضوع این نوشته نیست. شاید به جای افتادن در منجلاب بحثهای از این دست به فرهنگ/فرهنگهای بومی جامعه ایرانی، تحلیل وقایع روز بیشتر وقت بگذاریم.

رسول داغسر 

 

پی نوشتها:

(1)   شکل پیشرفته و موذیانه‎ترِ «اشتباه نکنید، شما ترک نیستید!»

(2)   در مورد ترک‎زاده‎هایی که زیر هجمه سنگین و سخیف آسیمیلاسیون به زبان شیرین فارسی روی آورده‎اند!

(3)   هرچند این نسبتها و درصدها نمی توانند حقانیت هیچ حقی را به چالش بکشند.

(4)   در خصوص محل تولد، دین، زبان و ... احتمالی نظراتی با منابع مورد استناد ضعیف و پرشائبه پدید آمده است. لیکن اهل مطالعه و کنکاش، امروز  به ترفندهای ذهنیت‎سازی رسانه‎ها و تحریف تاریخ آشنا هستند.

(5)   داستانهایی مثل اصالت آریایی، ترکی و ... ایرانیان فقط در جهت تامین مطامع صهیونیزم و امپریالیزم بین‎المللی است.

(6)    اینها هرچند در تعداد اندک همواره وجود داشته‎اند و وضع کنونیشان نیز مبین گذشته‎شان است.

ادامه مطلب
دوشنبه 18 آبان 1394