اواخر اردیبهشت در استادیوم یادگار امام تبریز اتفاقات ناگواری بوقوع پیوست که دل میلیونها نفر از هموطنان را در سرتاسر کشور به درد آورد. هواداران تراکتور به آن «سرقت قهرمانی در روز روشن» نام نهادند و توصیه کردند که در عین حال که اتفاقات مذکور سندی بر ادامه سیر فوتبال ناپاک تحت مدیریت دستهای ناپاک و کوته بین در کشور است، از سوی دیگر در حقیقت کسی از وضعیت پیش آمده منتفع نشده و در صورت عدم تصفیه ساحه ورزش از این دستها، مشابه همین پیشامدها ممکن است روزی سر سپاهان ذوق زده هم بیاید!!!
به هر حال دامنه تاثیر این وقایع در سرتاسر کشور مشهود بوده و این موضوع نشانگر گستردگی وسیع هواداران تراکتور حتی در خارج از منطقه آذربایجان است. ناامیدی از مدیران (عرصه فوتبال) منتج از این حوادث با توجه به وقوع خیل مسائل مشابه در سابق در مورد مردم شریف آذربایجان بطور خاص و ترکان ایران بطور عام متاسفانه پیامد خوبی نداشته و امید است دستهای کثیف از نقاط مدیریتی زدوده شوند.
البته امید و حس وطن پرستی و آداب دولت محوری و دولت مداری موجود در فرهنگ اصیل مردم -بویژه قاعده تشکیل دهنده هواداران تراکتور- چیزی نیست که با این بادها بلرزد زیرا در طول هزاران سال دولتداری و فرهنگ پروری ترکی شکل گرفته و محصول داستانهای پرشائبه و القائات شوونیستی نیست که فقط توهم و خودبزرگ بینی باشد و بصورت مسخره کردن دیگران جلوه کند.
در مورد وقایع اخیر دو نکته نیز قابل ذکر بطور جداگانه است:
1- متاسفانه ذهنیتی مبنی بر اینکه تراکتوریها -که بخش قابل توجهی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند- مخالف قهرمانی تیمهای دیگر هستند (هر چند در سطح محدود) شکل گرفت.
2- بحثهای انحرافی از قبیل اینکه «چه کسی دروغ گفت؟!!!»، «چه کسی با اشاره نتیجه بازی دیگر را به نیمکت تراکتور انتقال داد؟!!!!» و .... شکل گرفت ولی نتوانست وجود نیات و دستهای ناپاک را در این واقعه بپوشاند.
به امید داشتن فوتبال پاک