HOŞ GELDİNİZ, DOĞRU YERDESİNİZ

ترجمه و آموزش زبان ترکی (استانبولی، راهنمایی گردش در ترکیه و ایران، رصدها و نظرهای شخصی

ماه رمضان در ترکیه


رمضان مبارک ترین ماه سال در کشور های اسلامی حال و هوای خاصی را ایجاد میکند.تورکیه نیز به عنوان اولین کشور های مسلمان شده از این قاعده مستثنی نیست اما برگزاری رمضان و حال و هوای آن در این کشور بزرگ پرشور تر از سایر کشور هاست باهم به مرور برخی از این ویژگی ها میپردازیم:
1-آیا میدانستید در ماه رمضان قیمت های همه اجناس حتی مبل و صندلی در تورکیه نصف میشود؟
2-آیا میدانستید در تورکیه بسیاری فروشگاه های مواد غذایی و مصرفی ، برخی کالاهارا رایگان یا با 60 درصد تخفیف به مشتریان ارائه میدهند؟
3-آیا میدانستید تورکیه یکی از کشور های پیشگام در زمینه افطاری های رایگان است و بسیاری از موسسات خیریه در ماه رمضان سفره های افطار خیابانی تشکیل میدهند و همه استفاده میکنند؟
4-آیامیدانستید تورکیه جزو کشور هایی است که هنوز بر سنت های اصیل و قدیمی اش استوار است و مردم هنگام عصر با صدای شلیک توپ افطار میکنند و صبح با صدای تبل نقاره چی هایی با لباس های سنتی بیدار میشوند؟
5-آیا میدانستید بسیاری ازشرکت های بزرگ و برند جهانی نظیر فورد،کوکاکولا،فیات و... در ماه رمضان محصولاتشان در تورکیه را با تخفیف ارائه میدهند؟
6-آیا میدانستید مردم مناطق مختلف تورکیه بیش از 70 نوع غذای متنوع تنها برای ماه رمضان دارند؟
7-آیا میدانستید بسیاری از غیر مسلمانان تورکیه هم روزه میگیرند و به آن اعتقاد عجیبی دارند؟
8-آیا میدانستید شهرداری های نقاط مختلف تورکیه سفره های افطاری چند هزار نفری در شهر ها تشکیل میدهند و اغلب مردم به طور رایگان افطاری میکنند؟
9-آیا میدانستید تورک های تورکیه دوست دارند به صورت دسته جمعی افطار کنند و اغلب افراد خانواده ها و دوستان در سفره های یکدیگر افطاری میکنند؟
10-آیا میدانستید نذورات آخر رمضان توسط بنیاد های خیریه تورکیه ای به کشور های آفریقایی اهدا میشود؟




ادامه مطلب
پنجشنبه 28 خرداد 1394

ترجمه رسمی کلیه انواع مدارک و اسناد رسمی به زبان ترکی استانبولی

دفتر ترجمه رسمی ترکی استانبولی واقع در چهارراه آبرسانی تبریز در تمام طول سال پذیرای متون رسمی شما جهت ترجمه به زبان ترکی (استانبولی) است. این دفتر با پشتوانه تجربه بیش از دو دهه ای خود در امر ترجمه و ارائه ترجمه باکیفیت بالا و با استفاده از قدرت، گیرایی و دستورزبان غنی زبان ترکی ( و نه صرفاً بصورت ترجمه تحت الفظی) و البته در چهارچوب دستورالعملهای صادره از قوه قضاییه و وزارت امور خارجه کشورمان (بخشنامه و دستورالعملهای مربوط به امر ترجمه رسمی) در خدمت عزیزان مراجعه کننده می باشد. توجه داشته باشید که موقع مراجعه، دو سری فتوکپی از مدارکی که جهت ترجمه می خواهید، همچنین صفحه نخست پاسپورت شخص یا اشخاصی که مشخصات آنها در مدرک/مدارک آمده است همراه داشته باشید. 

ترجمه کتبی غیررسمی و نیز انواع ترجمه شفاهی پذیرفته می شود...

با توجه به وجود تعدادی دلال در بازار ترجمه رسمی و غیررسمی، لازم می دانم خاطرنشان کنم که ما دلال ترجمه نیستیم. مترجم زبان ترکی استانبولی هستیم. 

شماره تلفن همراه جهت تماس در تمام طول هفته و ساعات روز
رسول داغسر
09146140978

ادامه مطلب
پنجشنبه 28 خرداد 1394

آنتالیا؛ یکی از مقاصد اصلی جهانگردان در ساحل مدیترانه

آنتالیا که تا چند سال پیش به عنوان یک قصبه دارای جاذبه های تاریخی و طبیعی گردشگری شناخته می شد امروز به یکی از قطبهای اصلی گردشگری در ساحل مدیترانه و همچنین تجمع سرمایه در بخش جهانگردی تبدیل شده است. این شهر بندری با حومه زیبا و دل انگیز و دریای مهربانش (در این قسمت از دریا نکات امنیت شناگران و قایق سواران در حد عالی رعایت می شود) از ایران نیز هر ساله تعداد زیادی گردشگر دارد. برخی از هموطنان در این شهر یا شهرستانهای اطراف (بویژه آلانیا) اقدام به خرید خانه و آپارتمان می کنند. هر سال حدود پنج میلیون مسافر از طریق فرودگاه این شهر به/از اقصی نقاط جهان (مخصوصاٌ فرودگاههای کشورهای آلمان، انگلستان، عربستان، امارات و روسیه) حمل و نقل می گردند. علیرغم وجود تقاضا متاسفانه از ایران هیچ پروازی (احتمالاً به جز موارد چارتر) به این بندر انجام نمی پذیرد.
   
در این نوشته به معرفی برخی از جاذبه های گردشگری آنتالیا و حومه آن خواهم پرداخت.

ادامه مطلب
دوشنبه 25 خرداد 1394

تجلی عظمت تاریخی وغنای فرهنگی آذربایجان در بازیهای المپیک اروپایی

تجلی عظمت تاریخی وغنای فرهنگی آذربایجان در بازیهای المپیک اروپایی

مطلبی از سایت هون مورونو 2

شب گذشته اولین دوره بازی های المپیک اروپایی ۲۰۱۵ با برگزاری مراسم افتتاحیه به طور رسمی در باکو پایتخت آذربایجان آغاز شد


مراسم افتتاحیه این بازی ها با حضور بیش از ۶۰ تیم اروپایی در استادیوم بسیار زیبای باکو و در برابر چشمان ۷۰ هزار تماشاچی برگزار شد. در این مراسم رهبران و مقامات عالی رتبه بیش از ۴۰ کشور و از جمله رجب طیب اردوغان رییس جمهوری ترکیه به همراه همسرش خانم امینه اردوغانحضور داشتند.
این مراسم خیره کننده که عظمت تاریخی، غنای فرهنگی و قدرت سازمان دهی آذربایجان را نشان میداد با حضور هنرمندان برجسته آذربایجان و جهان و نیز هنرنمایی نزدیک به ۶ هزار تن از جوانان این کشور در برابر دید جهانیان قرار گرفت و بسیاری از کانالهای مهم جهان تصاویر این افتتاحیه پرشکوه و رویایی را بصورت زنده برای صدها میلیون نفر در اروپا و دیگر نقاط دنیا پخش کردند.
تجلی عظمت تاریخی وغنای فرهنگی آذربایجان در بازیهای المپیک اروپایی
در بخشی از این مراسم عالیم قاسیم اوف، یکی از نوابع موسیقی جهان، ترانه ساری گلین را به همراه ترانه های مُقامی آذربایجان بصورتی بسیار زیبا اجرا نمود. سپس دهها نقاره زن در اقدامی سمبیلک، با شمارش معکوس عدد ۲۴، استقلال جمهوری آذربایجان را نمادینه کردند. 

مراسم با نواخته شدن سرود ملی آذربایجان و برافراشته شدن پرچم سه رنگ این کشور همراه با نورافشانی آغاز گردید. در ادامه مراسم مشعلالمپیک بازیهای اروپایی که از سوی الهام علیف رییس جمهوری آذربایجاندر تاریخ ۲۶ آوریل در آتشگاه جاودان باکو روشن شده بود پس از طی ۵ هزار و ۵۰۰ کیلومتر راه در داخل جمهوری آذربایجان، از سوی ایلهام زکی یف، قهرمان پارالمپیک آذربایجان، به استادیوم آورده شد. 

اقتتاحیه مراسم مملو بود از تصاویر، طرحها و ماکتهایی که تاریخ دیرین، هنر مشعشع و فرهنگ زرین ملت ترک آذربایجان را به نمایش می گذاشت. به دنبال نورافشانی و رقص هنرمندان، ورزشکاران کشورهای اروپایی همراه با پرچمهایشان داخل استادیوم شدند. استقبال تماشاچیان آذربایجانی از کاروان ورزشی ترکیه به حدی بود که مفهوم برادری میان دو ملت ترکیه و اذربایجان را باردیگر، بصورتی بارز به نمایش گذاشت.
در این میان جمهوری کوزوو که در سال ۲۰۰۸ مستقل شده است به دنبال پذیرش کمیته برگزاری برای اولین بار با اعزام یک کاروان ۱۸ نفره، در این بازیها شرکت کرد. متعاقب اتمام عبور کاروانهای ورزشی، خانم لیدی گاگا، هنرمند شهیر جهان، ترانه Imagine را خواند.  سپس الهام علیفرییس جمهوری آذربایجان در سخنرانی کوتاه اغاز مراسم را بصورتی رسمی اعلام نمود.

گفته می شود خانم دکتر مهربان علیف، بانوی اول جمهوری آذربایجان، ریاست کمیته برگزاری مراسم و بازیهای اروپایی را بر عهده دارد.














ادامه مطلب
دوشنبه 25 خرداد 1394

آموزش ترکی استانبولی با لبخند 2

قدیما حدود 40 سال پیش یه روز یه آقایی که الان یه دکتر سرشناس حقوق، استاد حقوق و نیز مترجم رسمی اداره مترجمین رسمی کشوره، با دوستاش در آنکارا دنبال یه آدرسی بودن. آدرس نزدیک قیزیل آی (Kızılay) توی یکی از کوچه ها بود. تو پیاده رو از یه نفر می پرسن: 

Pardon, Dost kitabevi nerde?

(ببخشید، کتابفروشی -یا کتابخانه- «دوست» کجاست؟)

 یارو در حالی که با عجله رد می شده طرف دیگر خیابون رو نشون می ده و میگه:

Karşıda

(روبرو)

دکتر ما با دوستاش (که فکر می کردند ترکیشون خوبه!) از این جواب می فهمند که باید به سمت دیگر خیابون برن و اول قارشی (Karşı) رو پیدا کنن.

همین کارو می کنن و در طرف دیگر خیابون دنبال تابلوی قارشی می گردن و تا از پیدا کردنش ناامید می شن از یه رهگذر دیگه می پرسن:

Pardon Beyefendi, Karşı nerde?!

(ببخشید، کارشی کجاست؟)

رهگذر با یه لبخند و در حالی که نگاه عاقل اندر سفیهانه ای به هموطنان ما می کنه، طرف مقابل رو نشون می ده و می گه:

Tabii ki karşıda!

(معلومه که روبرو)

دوستان ما باز میان اینطرف خیابون و باز دنبال تابلوی قارشی بودن که یه خانم مسنی نزدیک می شه و می پرسه:

Oğlum, nereyi arıyorsunuz böyle?

(پسرم شما کجا می خواین برین؟)

دوستان ما می گن:

Karşıyı, abla!

(روبرو، خواهرم!)

خانم در حالی که می خندیده می گه:

Boşverin karşıyı. nereyi arıyorsunuz onu söyleyin!

(شما ول کنین اینروبرورو! کجا می خواین برین؟)

دکتر فعلی و دانشجوی تازه وارد آنروز متوجه می شن که باید اشتباهی از طرف اونا رخ داده باشه ولی در مقابل برخورد دوستانه و صمیمی خانم جواب می دن:

Biz Dost kitabeviyi arıyorduk da.

(ما می خوایم بریم کتابفروشی دوست)

خانم می گه:

Oğlum, siz önce nereli olduğunuz söyleyin bakayım?

(پسرم، شما از کجا تشریف میارین؟)

İranlıyız. İran türküyüz.

(ما ایرانی هستیم. تُرک ایران)

Tamam, hoşgeldiniz. bakın şimdi, Karşı demek, bulunduğumuz yere göre diğer taraf demektir. bunu Dost kitabevine gitmeden önce öğrenmeniz lazımmış!

(خوش اومدین. ببینین: روبرو یعنی طرف مقابل نسبت به جایی که در آن قرار دارین. معلومه که قبل از رفتن به کتابفروشی دوست لازم بوده اینو یاد می گرفتین!)

بعد آدرس رو بهشون نشون می ده و دکتر ما با دوستاش با خنده توأم با خجالت راهی کتابخانه دوست می شن.

ادامه مطلب
یکشنبه 24 خرداد 1394

جاذبه‌های گردشگری اورمیه حسین واحدی

با شرایط اقتصادی حاکم بر کشور، شاید مسافرت کردن برای خیلی‌ها آسان نباشد. ولی بازهم می‌شود با برنامه‌ریزی مناسب و کم کردن تشریفات زندگی به فکر مسافرت افتاد. البته بعضی‌ها در هر شرایطی اهل مسافرت هستند و برخی دیگر به قولی از کمربندی شهرشان آن طرف‌تر نمی‌روند. در این میان اکثر مردم کشورمان حتی از دیدنی‌ها و مکان‌های گردشگری شهر و یا استان خود نیز بی‌خبرند. اگر از این افراد آدرس نقاط دیدنی محل زندگیشان را بپرسید به طور قطع راهنمای خوبی برایتان نخواهند بود.

 ساکنین استان کوهستانی، سرسبز و دیدنی آذربایجان غربی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. شاید بتوان گفت این استان، یکی از مظلومترین و یا ناشناخته‌ترین استان‌ها، از لحاظ گردشگری باشد. در این میان شهر اورمیه، مرکز استان آذربایجان غربی بیشترین رفت و آمد‌های مسافرتی و غیر مسافرتی را دارد. در این نوشته سعی خواهیم کرد شما را از ویژگی های مسافرتی این شهر زیبای دیار آذربایجان آشنا سازیم.

اگر قصد مسافرت به دیار آذربایجان را دارید حتما سری هم به شهر اورمیه بزنید، چون پشیمان نخواهید شد. مهمترین جاذبه دیدنی اورمیه، را “دریاچه اورمیه” تشکیل داده است. این عروس زیبای آذربایجان که صد در صد به کمک اورژانسی همه نیازمند هست، در فصل تابستان بهترین مکان برای گشت و گذار و پیدا کردن آرامش است. لجن این دریاچه برای برخی بیماری‌های پوستی نیز بسیار مفید است. امیدواریم با سعی و تلاش مسئولین و عنایت پروردگار متعال، دریاچه نیلگون و نمکین اورمیه به دوران پر آبی و دیدنی خود بازگردد.


ادامه مطلب
یکشنبه 24 خرداد 1394

ترکی را با لبخند و امید بیاموزیم... 1


Köylünün biri traktörle şehre gidiyormuş. traktöre bağlı yarı romörkte gübre götürüyormuş.

Yolu üzerinde aynı istikamette yürüyen bir köylüsünü görünce, onu da bindirmiş.

Sonradan binen zat, bir süre sonra bizim traktörlü köylüye sormuş: "Ahmet, traktörü bana verirmisin?!" diye.

Ahmet olayın gırgırında olacak ki "Neden olmsaın? sen o gübreden bir dolu avuç ye de traktörü kap!" diye cevap vermiş.

Adam bir an için romörkteki gübreyi gözden geçirdiği gibi, avucunu doldurup, ağzına tıkamış. yemiş.

Ahmet bunun üzerine traktörü teslim etmek zorunda kalmış tabii. Fakat "Mahmut! ben seni köylümsün diye yoldaş olarak bindirmiştim. sen de beni bindir bari. nasılsa istikametimiz aynı." diye ricada bulunmuş. Mahmut da bu isteği geri çevirmemiş, bindirmiş Ahmedi.

Şimdi traktörünü kaybetmiş olan Ahmet çok mutsuz ve kederli. Mahmut ise düşünmeye başlamış. "Ulan köye dönünce köylü sormayacak mı bu traktörü nasıl aldın diye. ben de söylemezsem, Ahmet, boku yedi de öyle aldı diyecek! ondan sonra köylü tükürükte boğmaz mı adamı? en iyisi ben bunu geri vereyim." diye efkarlanmışmış. Düşünmenin sonucu bu ya, Ahmete dönerek "Ahmet, traktörünü istiyormusun?" diye sormuş. Ahmetin gözleri parlamış "istemezmiyim?" diye söyleyerek, oturduğu yerde ayağa kalkmış.

Fakat Mahmut daha kurnazmış. İşi sağlama bağlamak istemiş olacak ki "O arkadaki gübreden bir dolu avuç ye bakayım" demiş.

Ahmet bir gübreye bakmış, bir de direksiyonu Mahmutun elinde hır hır ederek ilerleyen traktöre. "Ulan gübre adamı öldürse, bu eşeği şimdiye kadar öldürmüş olurdu. yiyelim de malımıza sahip çıkalım" diye düşündüğü gibi, avucunu doldurup, yemiş.

Ahmetin bu hareketi üzerine yine yerlerini değiştirmişler. Ahmet direksiyon başına, mahmut ise şöfor koltuğunun yanındaki oturma yerine geçmiş. Yine uzadıkça uzayan yollarına devam etmişler. bir ara Ahmet bakmış ki Mahmut çok mutsuz. hem de derin efkarlara dalmış gitmiş. 

"Mahmut, kardeşim sana ne oldu? nedir seni bu kadar mutsuz eden? yoksa traktörü kaybettiğine mi üzüldün? ama zaten traktöre para vermemiştin ki?" diye sormuş Ahmet.

Mahmut ise şöyle cevap vermiş:

"Hayır, hayır. traktörü kaybettiğime filan değil de, düşünüyorum, düşünüyorum da, biz bir alış veriş yaptık. İlk başta senin traktörün vardı. benim ise yoktu. şimdi yine senin traktörün var, benim ise yine yok. tamam diyorum, parasal her hangi bir işlem yapmadık. sonucunda da ikimizin de ilk baştaki durum ve konumlarda olmamız gayet normal. ancak anlamadığım şey şu: durduk yerde boku neden yedik ki? bunun açıklamasını yapamıyorum kendime!"

ادامه مطلب
یکشنبه 24 خرداد 1394