۱۰:۳۵ (۱۹ دقیقه پیش)

https://mail.google.com/mail/u/0/images/cleardot.gif

https://mail.google.com/mail/u/0/images/cleardot.gif


اوکراین: میدان هماورد طلبی پوتین در برابر ایالات متحده و ناتو

معرفی مساله

قبل از اینکه به تاریخ کریمه بپردازیم، لازم به ذکر است که "تاتار کریمه" در نتیجه الگوهای مهاجران از یک منطقه خاص ، یک هویت متمایز بر اساس جغرافیا ایجاد کرده است. گفته می شود که تاتارهای کریمه از این منطقه سرچشمه گرفته اند. در این بخش ، ما قبل از بررسی وجود تاتارهای کریمه در این جغرافیا و روند کار ، به تاریخ کریمه که به عنوان سرزمین مادری شناخته می شود ، نگاه خواهیم کرد. گفته می شود "خان نشین کریمه" آغاز تاریخ تاتارهای کریمه است.

 

تاریخچه کوتاه کریمه

کریمه ، شبه جزیره ای که از غرب و جنوب به دریای سیاه و از شرق و شمال به دریای آزوف محدود می شود ، با یک مرز تقسیم کننده به عرض 9 کیلومتر و 20 کیلومتر طول از بقیه کشور جدا شده است. بیش از 26000 کیلومتر مربع مساحت دارد. کریمه به دلیل پیوند نازک آن با سرزمین اصلی ، جزیره سبز لقب گرفت که به آن شکل جزیره ای داده بود (بالا ، 1967). در سال 1475 ، کریمه با آغاز دوره جدیدی به حکومت عثمانی وارد می شود. کریمه پس از آن به قطب تمدن تبدیل خواهد شد. کریمه با ساختن جوامع جدید ، مسافرخانه ها ، کاخ ها و مساجد به یک مرکز ترکی - اسلامی تبدیل شد.

کشاورزی و کشاورزی نیز پیشرفت کرده است. قرن هفدهم با تهدید روسیه به کریمه ، پیوندهای خانات با امپراتوری عثمانی حتی بیشتر تقویت شد. پس از این روز ، روس ها کریمه را که تا سال 1783 تحت حکومت عثمانی اداره می شد ، تصاحب کردند. تاتارهای کریمه مسلمان ، که عنصر غالب کریمه در طول دوره اتحاد جماهیر شوروی بودند ، پس از جنگ جهانی دوم ، در زمان تزاری از ملت خود تخلیه شدند. دوره زمانی.

 

سعی شده با معرفی جوامع روسی و اوکراینی به جای آنها ، شکل جمعیتی و تاریخی شبه جزیره کاملاً دگرگون شود. هنگامی که اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 از هم پاشید ، تاتارها شروع به بازگشت به کریمه کردند ، که تحت اوکراین به یک جمهوری مستقل تبدیل شده بود (Gökçebay، 2006). کریمه از نظر ژئوپلیتیک از نظر استراتژیک نیز مهم است. کریمه به دلیل موقعیت جغرافیایی خود در سریعترین مسیر از روسیه به مدیترانه است. کریمه ، به ویژه تنگه ها ، در نتیجه سلطه دریای سیاه ، اهمیت جغرافیایی خود را در طول تاریخ حفظ کرده است.

 

حاجی گیرای خان در بیشتر سوابق تاریخی به عنوان بنیانگذار خانه کریمه ذکر شده است. در سال 1441 ، هاک گیرای ، پسر خاندان Cuci ، Gyâseddîn ، با چاپ پول به نام وی ، وجود خانخانه را اعلام کرد. در قرن پانزدهم ، خانات کریمه با اختلافات داخلی درگیر بود ، اما ظهور جنوایی ها در منطقه باعث شد تا خان کریمه با عثمانی ها همکاری کند. کریمه همچنین برای عثمانیها در نزدیکی دیگر سرزمینهای ترکیه بود ، بنابراین آنها موافقت کردند که مداخله کنند. وقتی هاجی گیرای در سال 1466 درگذشت ، پسرانش برای سلطنت جنگیدند و باعث سردرگمی شدند. در سال 1475 ، فاتح سلطان محمت گدیک احمد پاشا را با یک نیروی دریایی نیرو اعزام کرد و کافه و همه بنادر جنووی در سواحل کریمه را فتح کرد (اصلاناپا ، 1983).

 

خانات کریمه از امپراطوری عثمانی جدا شد و با معاهده کوچوک کاینارکا (1774) ، که در نتیجه درگیری عثمانی و روسیه در سالهای 1773-1774 امضا شد ، یک خانخانه خودمختار تأسیس کرد. با این حال ، خانات خودمختار از نظر نظامی ضعیف است و کریمه به طور رسمی از طریق "پیمان یاش" که در سال 1792 امضا شد ، به روسیه داده می شود. به دنبال آن ، تزارین روسی کاترین دوم کریمه را فتح کرد و به منظور بهره برداری از استراتژیک کریمه ، جمعیت یونان و اسلاو را در آنجا مستقر کرد. اهمیت و برهم زدن جمعیت جمعیتی تاتارها در منطقه (ارسوی ، 2008).

 

تبعید سال 1944 و تخلیه کریمه از تاتار

بسیاری از کشورها یا جوامع متنوع در جغرافیای مختلف در طول تاریخ مهاجرت اجباری و تبعید را تحمل کرده اند. با این حال ، روشن است که م componentsلفه های ترک-مسلمان پیشتاز گروه هایی بودند که بیشتر در معرض جنبش های تبعید جمعی در اعصار بودند ، بیشتر به دلیل علل سیاسی ، به ویژه در قرن نوزدهم و بیستم (Sarısır ، 2006). ترکهای کریمه نیز در میان این گروه برجسته هستند. اخراج عمده افراد بی شماری در دهه 1940 یکی از بدترین فصل های تاریخ روسیه شوروی بود (کالکان ، 2007).

هدف از ادغام همه کشورهایی که در خاک روسیه شوروی زندگی می کنند در مورد یک سیستم برابر و برابر در قلب برنامه اجباری مهاجرت و تبعید روسیه شوروی بود (Tuğul، 2003). ترکهای کریمه از جمله متهمان خیانت به اتحاد جماهیر شوروی بودند و حق دفاع از خود را محروم کردند ، اکثر آنها مجبور به مهاجرت به مناطق آسیایی اتحاد جماهیر شوروی شدند.

 

هنگامی که نابودی فیزیکی و فرهنگی علیه ترکهای کریمه نتوانست نتایج مورد نظر را به وجود آورد ، مقدمات لازم برای حذف کامل ترکهای کریمه فراهم شد. مصیبتهای بزرگ برای ترکهای کریمه (Koçak ، 2014) پس از صدور بخشنامه استالین در 11 مه 1944 ، مبنی بر دستور تخلیه ترکهای کریمه از کریمه به آخرین فرد (Kırımlı ، 2002) آغاز شد. این واقعه ، که یکی از بزرگترین نسل کشیهای تاریخ تبعید و جنایات بین المللی علیه ترکهای کریمه است ، پس از تصمیمی که استالین در 11 مه 1944 امضا کرد ، که شامل اخراج همه ترکهای تاتار کریمه بود ، آغاز شد.

 

روند الحاق کریمه امروز

برای شروع ، باید ذکر شود که هدف اتحادیه اروپا و ناتو برای ادغام جمهوری های شوروی سابق که استقلال را اعلام کردند ، توجه روسیه را جلب کرد و آن را در طول دوره پس از شوروی تحریک کرد. روسیه اعمال تحریم هایی را علیه ملتهایی که از خود جدا شده اند ، آغاز کرده است. اوکراین بین تحریم های روسیه و سیاست های متنوع غربی گیر کرده است و چشم اندازهای متفاوتی هم از دولت و هم از مخالفان ظاهر شده است. علی رغم این واقعیت که دولت یانوکوویچ استراتژی طرفدار روسیه را دنبال کرده است ، مخالفان می خواهند اوکراین با کمک غرب به اتحادیه اروپا بپیوندد (Konak ، 2019).

 

آیا روسها نسبت به این ملتها احساس تکلیف می کردند زیرا مردم منطقه از نظر قومیتی در دوران اتحاد جماهیر شوروی روس بودند یا انگیزه های دیگری داشتند؟ با این حال ، باید توجه داشت که در حالی که اتحاد جماهیر شوروی در حال تجزیه بود ، اما همیشه در مناطق دیگر مشکلی ایجاد می کرد. مشکل کریمه ، که با آذربایجان-ارمنستان ، ازبکستان-قرقیزستان و اوکراین مشکل دارد ، می تواند به عنوان مثال ذکر شود. بحران اوکراین در نوامبر 2013 آغاز شد ، زمانی که دولت اوکراین سیاست خارجی خود را تغییر داد و به غرب نزدیکتر شد و در نتیجه الحاق کریمه شد. روسیه در گذشته در سیاست خارجی خود از انرژی به عنوان ابزاری بهره برده است.

با این حال ، در اوکراین ، یک گام فراتر رفت و از جمعیت قومی روسیه برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی خود (Ağır) استفاده کرد. وقتی اوکراین را بررسی می کنیم ، آنها می خواهند روابط سیاست خارجی خود را با اتحادیه اروپا توسعه دهند اما روسیه منفی برای این تصمیم است. با این ادعا ، اتحادیه اروپا به مرز روسیه آمد تا روسیه تحریم اوکراین را اعمال کند. در حالی که ، مخالفان به تصمیم رئیس جمهور ویکتور یانوکوویچ مبنی بر عدم امضای توافق نامه همکاری با اتحادیه اروپا به نفع همکاری با روسیه در میدان استقلال در کیف اعتراض کردند و تلاش شد که تظاهرات مخالفان توسط پلیس سرکوب شود و تنش ها را حتی بیشتر کند (İmanbeyli ، 2014).

 

پس از فرار ویکتور یانوکوویچ به روسیه ، پارلمان اوکراین رئیس جمهور را برکنار کرد ، یک دولت انتقالی تشکیل داد و مردم را از تغییر قدرت آگاه کرد. روسیه که تلاش می کرد تأثیر بن بست سیاسی کی یف را که روسیه را در برابر غرب قرار می دهد کاهش دهد ، روسیه که بحران و خلاuum اداری را فرصتی می دانست ، پیش بینی کرد که روابط اوکراین با اتحادیه اروپا در 27 فوریه 2014 بهبود یابد. سپس ، از ترس روسیه با عضو شدن در شبه جزیره کریمه که از نظر استراتژیک برای اتحاد و محل تمرکز جمعیت روسیه بسیار مهم است ، به این کشور که به عضوی از ناتو تبدیل شود و اوضاع خود را تهدید کند ، به این سرزمین حمله کرد. به دنبال رویکرد اوکراین به اتحادیه اروپا ، روسیه با جمهوری شوروی سابق اختلاف ایجاد کرد.

 

از آنجا که این کشور از نظر جسمی بین اروپا و روسیه تقسیم شده است ، جمعیت اوکراین به دو قطب طرفدار روسیه و غرب غرب تقسیم می شود. بعدها ، ناآرامی ها به کریمه و دونباس گسترش یافت. پارلمان کریمه تصمیم به برگزاری همه پرسی در مورد الحاق کریمه از طریق روسیه گرفته است.

علی رغم اعتراض تاتارهای کریمه و اوکراینی ها ، روسیه پس از همه پرسی بحث برانگیز در 16 مارس 2014 ، کریمه را به طور غیرقانونی تصرف کرد (شورای روابط خارجی ، 10 ژوئن 2021). شورشیان طرفدار روسیه همچنین ادعای حاکمیت شرق اوکراین ، از جمله منطقه دونباس را دارند که طی هفت سال گذشته به طور غیرقانونی اشغال کرده اند. در فوریه 2014 ، جدایی طلبان طرفدار روسیه به نیروهای طرفدار دولت در مناطق دونتسک و لوگانسک (دونباس) حمله کردند.

 

این دو منطقه به طور گسترده توسط افرادی از نژاد روسی زندگی می کنند. به گفته دولت کیف ، جدایی طلبان سلاح و مهمات زیادی از روسیه به دست آوردند. تجزیه طلبان در 11 مه 2014 با رفراندوم ساختگی دو جمهوری به اصطلاح جمهوری دونتسک و جمهوری خلق لوگانسک را اعلام کردند. از مرز روسیه و اوکراین ، جایی که دولت کی یف کنترل خود را از دست داد ، وسایل نقلیه نظامی روسیه و تسلیحات سنگین به دونباس حمله کردند. سازمان امنیت و همکاری در اروپا (OSCE) در مورد این موضوع گزارش داد ، که روسیه آن را رد کرد (The Economic Times ، 16 آوریل 2021).

اهمیت جمعیتی و استراتژیک اوکراین

از نظر سیاسی ، اوکراین یک کشور ملی واحد است ، با این حال تعدادی از اقلیت های قومی در آن زندگی می کنند. وقتی به لیست اقلیت های قومی در اوکراین نگاه می کنید ، مشخص است که از دو سیستم طبقه بندی متمایز استفاده شده است. اوکراین بزرگترین کشور قاره اروپا است. موقعیت ژئوپلیتیکی اوکراین بسیار مهمتر است. در "نظریه Heartland" از H. Mackinder ، اوکراین در منطقه اوراسیا واقع شده است که از آن به عنوان Kalpgah (Heartland) یاد می شود (Sarıkaya ، 2017). تهاجم روسیه در اوکراین ، به دلیل شرایط مختلف ، بدترین بحران امنیتی اروپا را از زمان جنگ سرد به وجود آورده است. در طول جنگ سرد ، اوکراین یکی از مهمترین محورهای اتحاد جماهیر شوروی بود. این جمهوری پرجمعیت ترین و قدرتمندترین جمهوری از پانزده جمهوری شوروی بود ، از نظر جمعیت و قدرت پس از روسیه دوم بود. این مکان محل تولید محصولات کشاورزی ، صنایع دفاعی و نظامی اتحادیه از جمله ناوگان دریای سیاه و بخشی از زرادخانه هسته ای بود. اوکراین برای اتحادیه بسیار مهم بود به طوری که تصمیم این کشور برای قطع روابط در سال 1991 ضربه بزرگی برای ابرقدرت محاصره شده بود.

 

در سال 2014 ، هنگامی که روسیه کریمه را ضمیمه کرد و شروع به مسلح کردن و تحریک جدایی طلبان در منطقه دونباس در اوکراین کرد ، این کشور به یک میدان جنگ تبدیل شد. الحاق کریمه توسط روسیه اولین باری بود که یک کشور اروپایی از جنگ جهانی دوم چنین اقدامی انجام داد. این خشونت ها تقریباً 14000 نفر جان خود را از دست داده است ، و این بدترین وضعیت در اروپا از زمان جنگ های بالکان 1990 است. روسیه و اوکراین روابط فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی قوی دارند و اوکراین بخش مهمی از هویت و چشم انداز جهانی روسیه است.

چرا روسیه تمرکز خود را بر اوکراین و کریمه گذاشت؟

روابط با خانواده - روسیه و اوکراین سابقه طولانی در روابط عمیق خانوادگی دارند. کیف ، پایتخت اوکراین ، اغلب به عنوان "مادر شهرهای روسیه" نامیده می شود ، از لحاظ اهمیت فرهنگی برابر مسکو و سن پترزبورگ است. مسیحیت در قرن هشتم و نهم از بیزانس در کیف به اقوام اسلاوی منتقل شد. و این مسیحیت بود که کیوان روس را با هم متحد کرد ، پادشاهی اسلاوی اولیه که روس ها ، اوکراینی ها و بلاروسی های کنونی از آن فرود می آیند (استادان ، 5 فوریه 2020)

دیاسپورای روسی- اصطلاحی است که برای توصیف گروهی از افراد استفاده می شود که بر اساس سرشماری سال 2001 ، سلامتی تقریباً هشت میلیون روس قومی ساکن اوکراین ، به ویژه در جنوب و شرق ، از مهمترین اولویت های روسیه است. مسکو به عنوان توجیهی برای فعالیت های خود در اوکراین ، مسئولیت دفاع از این افراد را بر عهده گرفت (استادان ، 5 فوریه 2020).

صلاحیت ابرقدرت- پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی ، بسیاری از رهبران روسیه جدایی با اوکراین را یک اشتباه تاریخی و خطری برای وضعیت روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ دانستند. بسیاری دیدند که با از دست دادن تسلط دائمی بر اوکراین و اجازه دادن به آن به دست غربی ها ، به جایگاه بین المللی روسیه آسیب می رسد (مسترز ، 5 فوریه 2020)

کریمه منطقه ای در اوکراین است - برای ایجاد "پیوندهای برادرانه بین مردم اوکراین و روسیه" توسط نیکیتا خروشچف ، رهبر اتحاد جماهیر شوروی ، کریمه در سال 1954 از روسیه به اوکراین واگذار شد. از زمان انحلال اتحادیه ، بسیاری از ملی گرایان روسی در روسیه و کریمه آرزوی ترمیم شبه جزیره را داشتند. ناوگان دریای سیاه ، بزرگترین نیروی دریایی روسیه در منطقه ، در سواستوپول مستقر است (کارشناسی ارشد ، 5 فوریه 2020).

تجارت جنبه مهمی از زندگی است - اگرچه روسیه شریک اصلی تجاری اوکراین است ، اما در سالهای اخیر رابطه بدتر شده است. روسیه قبل از حمله به کریمه می خواست اوکراین را به بازار واحد خود ، اتحادیه اقتصادی اوراسیا ، که اکنون شامل ارمنستان ، بلاروس ، قزاقستان و قرقیزستان است ، وارد کند (استادان ، 5 فوریه 2020).

همه چیز در مورد انرژی است - روسیه اکثریت گاز اوکراین را تا زمان الحاق کریمه تأمین می کرد ، و پس از آن تأمین کند شد و سرانجام در سال 2016 پایان یافت. از طرف دیگر ، روسیه همچنان به خطوط لوله اوکراین اعتماد می کند تا گاز خود را به مشتریان در مرکز حمل کند و اروپای شرقی ، و سالانه میلیاردها دلار هزینه حمل و نقل به کیف می پردازد. روسیه در حال تکمیل Nord Stream 2 بود ، خط لوله انتقال گاز از دریای بالتیک که برخی هشدار داده اند ممکن است اوکراین را از پول حیاتی در اوایل سال 2020 محروم کند. از طرف دیگر ، روسیه تعهد دارد که انتقال گاز از طریق اوکراین را برای چندین سال دیگر ادامه دهد (استادان ، 5 فوریه 2020).

نفوذ در سیاست - پس از اینکه ویکتور یانوکوویچ ، نامزد مورد علاقه خود برای ریاست جمهوری اوکراین ، به عنوان بخشی از جنبش مردمی انقلاب نارنجی در سال 2004 به یک رقیب اصلاح طلب باخت ، روسیه مصمم است که نفوذ سیاسی خود را در اوکراین و سراسر اتحاد جماهیر شوروی سابق حفظ کند.

این شوک در اوکراین پس از شکست مشابه انتخاباتی کرملین در گرجستان در سال 2003 ایجاد شد ، انقلاب گل سرخ ، و دیگری در قرقیزستان در سال 2005 ، لاله ها لقب گرفت. در سال 2010 ، با وجود نارضایتی رای دهندگان از دولت نارنجی ، یانوکوویچ به عنوان رئیس جمهور اوکراین انتخاب شد (استادان ، 5 فوریه 2020).

شماره کریمه و اتحادیه اروپا

بدون مجوز اوکراین ، اتحادیه اروپا با ساختن پل کرچ و راه اندازی بخشی از راه آهن مخالفت می کند. این یک تلاش جدید برای وارد کردن اجباری شبه جزیره غیرقانونی تصرف شده در روسیه و همچنین نقض حاکمیت و تمامیت ارضی اوکراین است. محدودیت های غیرقانونی در این حمل و نقل همچنان ادامه دارد و این امر بار مالی را برای بندرهای اوکراین در دریای آزوف و همچنین کل منطقه تحمیل می کند.

از زمان الحاق غیرقانونی فدراسیون روسیه ، وضعیت حقوق بشر در شبه جزیره کریمه به میزان قابل توجهی بدتر شده است. با توجه به تصمیم برجسته دادگاه حقوق بشر اروپا در 14 ژانویه 2021 ، اتحادیه اروپا خواستار پیروی کامل روسیه از قوانین بین المللی بشردوستانه ، استانداردهای بین المللی حقوق بشر و قطعنامه های مربوط به مجمع عمومی سازمان ملل از جمله قطعنامه 75/192 از 16 دسامبر است. 2020. ساکنان شبه جزیره از آزادی های اساسی خود مانند آزادی بیان ، مذهب یا عقیده و تشکل ها و همچنین حق اجتماعات مسالمت آمیز به شدت محدود شده اند.

روزنامه نگاران ، مدافعان حقوق بشر و وکلای مدافع در طول کار خود مورد آزار و اذیت و ارعاب قرار می گیرند. تاتارهای کریمه هنوز مورد آزار و اذیت و فشار قرار گرفته و حقوق آنها به شدت پایمال می شود. باید به تاتارهای کریمه ، اوکراینی ها و سایر گروه های قومی و مذهبی در شبه جزیره فرصت داده شود تا فرهنگ ، آموزش ، هویت و سنت های میراث فرهنگی خود را حفظ کنند و توسعه دهند ، که در حال حاضر با الحاق غیرقانونی به خطر می افتد. تلاش های مخرب علیه ثروت فرهنگی شبه جزیره ، از جمله ثروت های باستان شناسی ، آثار هنری ، موزه ها و مکان های تاریخی ، باید پایان یابد (شورای اتحادیه اروپا ، 25 فوریه 2021).

ناتو و روسیه

با گسترش ناتو به سمت شرق به جمهوری های پس از شوروی ، اقتدار و حوزه نفوذ روسیه حتی بیشتر کاهش یافت. در استراتژی امنیت ملی 2015 روسیه دو موضوع اساسی برجسته شده است: روسیه توانایی خود را در حفظ حاکمیت ، استقلال ، کشور و تمامیت ارضی و همچنین حقوق شهروندان خود که در خارج از کشور زندگی می کنند ، ثابت کرده است. مشارکت فدراسیون روسیه در پرداختن به مهمترین مسائل جهان ، پایان دادن به برخوردهای مسلحانه و تضمین ثبات استراتژیک و تسلط قوانین بین المللی در روابط بین ایالتی افزایش یافته است.

علاوه بر این ، پتانسیل نظامی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و وظایف جهانی آن با نقض قوانین بین المللی ، ایجاد فعالیت های نظامی کشورهای بلوک ، گسترش بیشتر اتحاد و موقعیت زیرساخت های نظامی آن نزدیکتر به مرزهای روسیه تهدیدی برای امنیت ملی. شکایات روسیه از غرب باید تجدیدنظر شود. ناتو از نظر نظامی تهدید قریب الوقوع و فوری نیست زیرا نه ناتو و نه روسیه علاقه ای به درگیری گسترده ندارند ، اما پوتین دموکراسی مورد حمایت غرب را چالشی برای حکومت خود می داند.

 

روسیه باید به عنوان بخشی از استراتژی بزرگ خود در اوکراین تلاش کند تا با مقامات اوکراین پیشنهادهای عملی صلح را درگیر کند. بسیار مهم است که روسیه ضرورت حفظ کنترل کریمه را تشخیص دهد ، اما از دست دادن کنترل بیشتر اوکراین شرقی باید یک توافق منطقی باشد (اشمیت ، 6 ژوئیه 2020).

به زودی

الحاق روسیه به کریمه و فعالیتهای نظامی در شرق اوکراین هنجارهای پس از جنگ سرد را که باعث ثبات و پیشرفت کشورهای شوروی سابق - حاکمیت فعلی - همسایه روسیه شده بود ، از بین برد. کشورهای همسایه با توجه به سیاست ها و اقدامات جدید تجاوزکارانه روسیه در اوکراین و همچنین واکنش غرب ، در مورد امنیت و سیاست های خارجی خود با توجه به اوکراین ، در حال تجدید نظر هستند.

موسسه صلح ایالات متحده (USIP) برای درک بهتر این روندها و پویایی های تازه در حال توسعه ، یک مطالعه سناریو را انجام داد ، با نگاهی به چشم انداز منطقه ای میان مدت برای کشف نیروها و متغیرهایی که احتمال درگیری بیشتر را ایجاد می کنند. این تحقیق یک سری روایت های جذاب تولید کرده است که به عنوان چارچوبی برای درک پویایی درگیری رو به رشد منطقه عمل می کند. جنگ در اوکراین به یک نقطه اشتعال تبدیل شده است ، و پاسخ ها از جمهوری های همسایه روسیه گسترش می یابد. کشورهای منطقه تعامل جدید روسیه و غرب ، اتحاد و روابط منطقه ای و پویایی درگیری های منطقه ای را آزمایش می کنند.

این آزمایش های استرس در زمینه درگیری های منجمد منطقه خطرناک است و ممکن است خونریزی های بیشتری را در پی داشته باشد (لورن ون متر ، مارس ، 2015). طی چندین دهه ، اروپا سرمایه گذاری های قابل توجهی در توسعه سیستم هنجارها ، فرایندها و سازمان ها برای پیشگیری از منازعات و مدیریت بحران انجام داده است. نزول سریع از بی ثباتی سیاسی به درگیری های نظامی در اوکراین در سال 2014 نشان داد که اقدامات هنوز برای تأمین شرایط کافی نیست. الحاق غیرقانونی کریمه توسط روسیه بدون توافق مقامات اوکراین تهدیدی جدی برای دستور امنیت اروپا (موسسه تحقیقاتی صلح بین المللی STOCKHOLM) بود.

الکسی رضنیکوف ، معاون نخست وزیر اوکراین اظهار داشت که حمایت های صورت گرفته از ادغام اروپا و اروپا و آتلانتیک در کشور وی در 2 سال گذشته 5 درصد کاهش یافته است (اسپوتنیک). حتی اگر آغاز عقب نشینی ارتش روسیه تنش ها را کاهش دهد ، مشکلی که باعث درگیری شد هنوز حل نشده است. برخی حدس می زدند که روسیه قصد دارد به شرق اوکراین حمله کند و یا قبل از تصمیم گیری به دنبال فرصتی برای استقرار نیروهای صلح است ، در حالی که دیگران حدس می زدند که کرملین صبر بایدن را آزمایش می کند. تحولات فعلی همچنان اتفاق می افتد.

یکشنبه 20 تیر 1400